• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : عمامه هايي كه امانت حسين اند !
  • نظرات : 54 خصوصي ، 161 عمومي
  • پارسي يار : 12 علاقه ، 94 نظر
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام جناب فياضي...

    اولش كه اومدين توء وبلاگم با خودم گفتم اين هم حتما ازين حاجي هاست كه مي خواد...لا اله الا الله! ولي الان كاملا برعكس فكرمي كنم...خوشحالم كه دعوتم كرديد...

    وبلاگ من براي " انسان " و " خدا "ست واژه هايي كه هميشه يه جور ديگه حسشون كردم.خوشحال ميشم نظراتتون رو درباره ي حرف اصلي مطالبم بدونم.

    راستي...ديديد مسلم رو تنها گذاشتن!...امام حسين داره ميادها...

    پاسخ

    سلام . منم خوشحام و ممنون كه دعوتم رو پذيرفتيد ... حتماً دوباره ميام خدمتتون ! ...
    سلام.
    اعتراض. اگر مي شد به همه چيز همين طور ساده اعتراض کرد خيلي خوب مي شد.
    نظرم اينه که من وقتي جرات کردم به يه خانم که حجابش درست نيست اعتراض کنم، اونوقت به يه آخوند هم که يادش رفته چي رو سرشه اعتراض ميکنم.
    -قصد يکي کردن اين دو مورد نيست، اشتباه نشود.-
    پاسخ

    موافقم ! ولي من معتقدم اگه بخوايم اولويت بندي كنيم ، بايد اول به اون روحاني كه يادش رفته چي روي سرش گذاشته اعتراض كرد ... منشأ بسياري از مفسده ها و انحرافات همينهايند . اين اعتقاد منه !
    من يه چيزو متوجه نمي شم! و اون اينه که پوشيدن لباسي متفاوت از لباس عوام براي نشون دادن درجه ديني چه لزومي داره؟
    البته من به همه احترام مي ذارم. اين فقط سوالمه.
    پاسخ

    جواب اينو مفصّل در پاسخ به خانم شيما نوشتم . توي نظرات پايينتر هست ! براي اينكه روده درازي نكنم و حوصله تون رو سر نبرم اونجا مراجعه بفرماييد ... جسارتاً !
    عمامه هفت متره؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
    نمي دونستم!
    ---------------------------------------
    اين جماعت انگار لباس هايشان هم صفحه اي از شناسنامه شان است؛ بي آنکه بدانند خود حتي شناسنامه شان هم نيستند!
    پاسخ

    بله ... تعبيرتان خيلي خوب و رسا بود !
    حاج آقا! حافظه ي شعري تان را مرحبا!!
    [گل]
    پاسخ

    و شاعرانگي شما را در سرايش ! :دي
    دعوتيد.
    پاسخ

    چشم !
    + منتقم! 
    به اميد روزي که نسل همه شما تاير زاپاس به سرهاي مفت خور خون آشام شياد منقرض بشه و سالها بعد به دانش آموزان درس بدن که گونه جديدا منقرض شده دايناسورها همين شيادان بودند!!
    پاسخ

    اي جااااااااااااانم ! آدم به اميد زندس قربونت ! ... اميدوار باش عزيزم ... اميدوار باش !
    اتفاقا اين عمامه لياقته خودتونه اخوند شدن هم مگه افتخار کردن داره؟
    پاسخ

    البته كه داره ... هيچ چيز به اندازه روحاني شدن و روحاني بودن و ر وحاني ماندن افتخار نداره ! ... همونطور كه رعايت نكردن شئون و بي توجهي به هويت اين لباس از سوي بعضي ها ، نفرت انگيزه ... نفرت انگيز ! ... موافق نيستيد ؟

    حتي ادب انتقاد را هم عده اي فراموش کرده اند. هر چقدر به طرز سخن گفتن حضرت آقا حواله شان مي دهيم باز هم انگار نه انگار. يک گوش و صد دروازه !!!

    حرف زياده حاجي. باقي وقتي ديگر. به من هم سر بزن !!! دوست هم داشتي لينکم کن !

    پاسخ

    كاش همه حضرات ، هم اينوري ها ! و هم اونوري ها ! به حرفهاي حيكماتنه و دلسوزانه آقا گوش مي دادند !به قول شما حرف زياده ... زياد !
    آيا اين دليل مي شود چون حکومت اسلامي است ، نقد آن را ضديت با نظام بدانيم. گيرم که عده اي سال گذشته خطا کردند . خوب که چه ؟ تا کي بايد اين بازيها را ادامه داد. طرف بازنده خفه شده و ديگر جرات حرف زدن ندارد ، اين وسط يکدفعه دو آتشه هايي که به نظر من خود جزو فتنه بودند ، خودزني مي کنند و لقب پراکني مي کنند. ديگران ابوموسي و ابو لهبند و ايشان ابو فاضل !!! اين که نمي شود. بايد يک جايي اينها را کنار گذاشت.
    پاسخ

    كسي نميگويد نقد حكومت ، مساوي با ضديت با آن است ! نگاه به اين دوآتشه هاي تهي مغز جوگير نكنيد . اينها با بادي مي آيند و با بادي ميروند ... نقد مشفقانه و حتي غير مشفقانه (ولي صادقانه و واقع بينانه ) نياز هر مجموعه ايست . هر كس مخالفت كند با اين اصل ، با بهبودي و بالندگي خودش مخالفت كرده ... البته هر كس تخلف كرده بايد جوابگو باشد . جوابگوي قانون و مردم و از همه مهمتر جوابگوي خدا !

    مراجع آنگونه که امام و آقاي بروجردي و خويي و ساير بزرگان که شما بهتر مي شناسيد ، استقلال راي ندارند يا شايد نشان نمي دهند. من بر حق بودن آقا را قبول دارم با دلايل خودم. پس مطمئن باشيد ضديتي هم ندارم. مطالب وبم هم سعي ميکنم آرامش بخش باشه و صميمانه البته هدفمند !

    اما در مواجهه با خطاي مسئولين شما کجا ديديد مرجعي واکنشي مثل حضرت مرحوم ميرزا نشان بدهد؟ غائله تنباکو مصداق امروزيش ميدانيد چه بود ؟ غائله برنج پارسال و مساله اعلام آلودگي . آيا اين مساله مهمي نبود؟

    الان دين آدمها دو دسته شده : يا از خانواده ارث مي برند و يا زور جامعه به آنها تحميل مي کند که باز هم يک نوع ارثه ! هيچ کس ، به فکر تبيين نيست. با چند قال صادق و قال باقر که قربون يک نظرشون برم ، نميشه همه را به راه کشوند. اوني که اين لباس رو مي پوشه در گمراهي تک تک ضالين شريکه ، اگر کاري نکرده باشه. در عمل به ظواهر دين سستي موج ميزنه. شما به مساجد که بروي تمام صفوف پير مرد و پير زنها هستند. قبول نداري؟

    مراسم ها را کاري ندارم و بعضي مساجد استثناء را هم کاري ندارم.

    اصلا" من يک سوال دارم . هيچ کس هم جوابي نداده. براي اين سوال نزديک بوده کتک هم بخورم. چرا درب مسجد کليد دارد ؟ چرا درب مساجد را مي بندند؟ چه کسي چنين حقي به آقايان داده است. مگر خانه خدا متولي مي خواهد؟ مني که آخر وقت فرصت نماز خواندن پيدا مي کنم چرا نبايد در مسجد نماز بخوانم؟ چرا نبايد بتوانم با دوستانم در مسجد بحث علمي کنم ؟ ( چرا وضوخانه مساجد بعضي مواقع از خود آن شلوغتر است ؟) چرا در مراسم ختم ، وقتي روحاني وارد مي شود بيشتر جمعيت خارج مي شوند مگر آشنايان رودربايستي دار؟

    مي دانيد چرا ؟ چون براي عده اي دين نان شده . دين نام شده !!!

    پاسخ

    همينطوره ... ولي من موارد اميد بخش رو هم ميبينم و بسيار هم ميبينم ! كاش همه به وظيفه امر به معروفي كه بر عهده داريم عمل ميكرديم و بكنيم !
    خوشحال ميشم جزو رفقاي اولتون باشم. آماده حرف زدن هم هستم تا نفس دارم . بسم الله
    پاسخ

    شما جزو سروران ما هستين ! ما هم مشتاق شنيدن ... بسم الله
    اي عمو جان! تازه برو ببين که گفت: گفتي که حافظ اين همه رنگ و خيال چيست؟ نقش غلط مبين که همان لوح ساده ايم
    کفايت است عمو آخوندي که ميخواين روحاني شين و بمونين ...ممنون...قابل دونستين
    پاسخ

    خواهش ميكنم ... و ممنون از تذكّر و اشارت رندانه اي كه هميشه ما را به آن مينوازيد : «آخوندي که ميخواين روحاني شين و بمونين» ...
     <      1   2   3   4   5    >>    >