وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
قسمت نبود ... گير نده !!
نظرات :
3
خصوصي ،
24
عمومي
پارسي يار
: 5 علاقه ، 7 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
س.س
حرفاتون درسته امامسئله اينه كه چرابايددرلحظه اي پيش بيادكه اون شعور رونداره؟درسته من هيچ وقت ازخداشاكي نميشم،باهاش حرف ميزنم.دردودل ميكنم دعواميكنم امامعذرتم ميخام ازش.ميدونين مشكل من چيه ميگم چراهرمسئله اي تويه سن خاص پيش نميادكه اون موقع همه ازلحاظ سني دريك سطح باشن واگه توبرزخ قراربيافتن اينبارمشكل خودشونه چون يك انسان ديگرباهمون سن ودرك وشعورازبرزخ ردشده؟
پاسخ
خب ايني كه شما ميگيد شدني نيست ! اين كه يك سري مسائل فقط توي يه مقطع زماني و يه سن خاص پيش بياد و يه سري ديگه توي يه مقطع ديگه ! بهرحال دنيا قوانين خودشو داره و داره روي همون قوانين هم پيش ميره .حتي اگه اون چيزي كه شما ميگيد هم اتفاق مي افتاد باز اگه براي من يه اتفاق مي افتاد كه بايد تصميم ميگرفتم و نميتونستم ، به خدا ميگفتم خدايا چرا الان ؟ چرا ديرتر اين اتفاق نيفتاد ؟ چرا زودتر نيفتاد ؟ اصلا چرا من ؟ چرا چرا چرا ... ؟؟ ميبينيد ؟ به نظر من اين چراها علاوه بر اينكه تمومي ندارن ، منطقي هم نيستند .