وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
قسمت نبود ... گير نده !!
نظرات :
3
خصوصي ،
24
عمومي
پارسي يار
: 5 علاقه ، 7 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فريبا
بازم سلام هر مطلبي رو ميخونم برام سوال پيش مي ايد. در مورد اين مطلب اخرين پست من را خوانده ايد که به بيماري زونا مبتلا شده ام بدون هيچ دليلي و من گفتم شايد حکمتي در اين بيمار شدنم است و راضيم به رضاي خدا . با اين چيزي که شما نوشتيد بنابراين من اشتباه فکر کر ده ام بايد در مورد بيماري بي وقت و بي مورد چه بگويم در حالي که همه چيز را رغايت کرده ام کمکم کنيد. ممنونم
پاسخ
و باز هم عليكم السلام ... بيماري شما _ كه اميدوارم به زودي بهبودي كامل پيدا كنيد_ از موضوع اين پست خارجه ! موضوع اين پست اينه كه ماها مسائل مون رو درست مديريت نمي كنيم يا تصميمات عاقلانه نمي گيريم ، و وقتي هم كه كارامون خراب شد و گرفتار شديم ، ميگيم خواست خدا اين بوده ، قسمت اين بوده ! يعني اموري كه در حوزه اختياراتمون هست ! اما گرفتاري ها و پيچ و خمهاي غير مترقبه اي كه بهرحال براي هر كسي پيش مي آيد ، و دست خودش هم نيست ، مربوط به بحث ما نمي شود ! مثلا بيماري شما در حوزه اختيارات شما نبوده ! بهرحال بيماري است و براي همه اتفاق مي افتد و جداي از مسائل پزشكي و فيزيولوژيكي و زيستي ، حتماً حكمتي در پس آن هست .