وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
هيفاء وهبي و خانه سينما و باقي قضايا !
نظرات :
23
خصوصي ،
86
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حميد
يک چيز يادم رفت بگم و برگشتم. آقاي محمد کوچک!! تو چشم من و خيلي هاي ديگه هر کس تو لباس شماست آدم بزرگيه و من هم به شخصه از اون توقع ديگه اي غير از مردم عادي دارم مگر اينکه خلاف هويتش ثابت بشه و يا خود اون آدم خودش رو تو اون لباس کوچک جلوه بده. به هر حال برادرانه ميگم تا وقتي با اين لباس ظاهر ميشي مبلغ دين محمدي(ع) هستي نه يک محمد کوچک. علاقه اي به منازعه ندارم و ان شاءالله ديگه برنميگردم
پاسخ
حميد جان ! حالا مي بيني كه بحث شما از همون اول هم يه مراء لفظي و اينور آنور كردن الفاظ بود ؟ من خوشحالم كه در اين لباس ، بزرگي و گردن فرازي نميكنم ! خوشحالم كه يك « محمد كوچك » هستم كه دارد تبليغ دين آن محمد بزرگ را مي كند ! خوشحالم كه هر چه قدر در اين لباس غرق مي شوم خودم را كوچك و كوچك تر مي بينم ! من كوچكم برادر ! نه حقير ! كوچكم ، نه كودك ! كوچكم سبكسر ! ظاهراً تعبير شما از كوچك بودن ، سبكسري و كودكانه سلوك كردن است ... نه برادر ! من اگر در چشمان شما بزرگ بودم ، در همان كامنت اول و دوم ، مرا به داشتن شيوه لاتي و جاهلي متهم نمي كرديد داداش ! مرا به تمسخر ديگران و ژست هاي عالمانه گرفتن متهم نمي كرديد ... لا حول ولا قوة الا بالله !! توي اين چند سالي كه اينجا چيز مي نويسم اين اولين بار بود كه وارد چنين مراءهايي شدم و متاسفم كه طرف صحبتم در اين مراء يك بچه مذهبي دانشجو بود . متاسفم كه مي توانم با غير مذهبي ها مفاهمه برقرار كنم ولي با عزيزي مثل شما كه ظاهراً بايد خيلي باهم اشتراك نگاه داشته باشيم ، نه ! آنقدر كه الان اذيت شدم هيچ وقت نشده بودم ! متاسفم !