عمو آخوندي که مي خواي روحاني شي و بموني....داري مي ري جايي ها!که خوب جاييه! اجازه آقا يه کم درس پس بديم؟ سوره توبه اونجاش که گفت: پس رضايت دادند که از واماندگان باشند پس بر قلوبشان مهر نهاديم و خود نمي دانند( ببخش کوچه بازاري ترجمه شد)اما از من کودک به شما عموي کتاب خوان و احتمالا چيزي زياددان: مواظب باش که به کشف و شهود که رسيدي مبادا مبادا مبادا مبادا به بيماري خودکس پنداري اهل دانش مبتلا ش,ي و دانش خود حجاب اعظم شود ها! ببخش ها! ببخش ها! يه کودک رو چه به اين حرف ها نه! و روزي بخواي بعد از 120 سال بري ببيني تو خود حجاب خود بودي که از ميان هم برنخاستي.... اين قده درگير کلمات شدي که حتي گربه خيس رو نديدي يعني خدا خيسش کرد گذاشت جلوت که براي فرداي خودت چيزي جلو بفرستي اما عالمانه تجاهل فرمودي ها! پس به همه گربه ها کمک لازم... به همه فقرا کمک واجب... به همه مال فقراخواران عزيز نهيب يا تذکر! ها!خوب اين مقدم قصه ... واجب بود بگم نگي نگفتي! خود قصه: قصه امر حضرت حق و نيافتن موجودي آلوده تر از خود حتي لاشه سگ بدبو توسط موسي و سوگند که که اگر او را بدتر از خود مي يآفتي هرآينه ديگر پيامبر برگزيده نبودي تکليف همه رو روشن کرده....حضرت حافظ فرمود: گر مسلماني از آن است که حافظ دارد.... واي اگر از پي امروز بود فردايي.... شما هم دعوتيد ساعت 1 بامداد مطلب تازه دارم ايشالا