• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : ما تبهكارتريم يا ف.ا.ح.ش.ه ها ؟؟
  • نظرات : 13 خصوصي ، 94 عمومي
  • پارسي يار : 7 علاقه ، 7 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7      
     


    حاج اقا فياضي حتما اينو شنيدين شايد هممون از کنارش ساده بگذريم ولي بنظرم خيلي تکان دهندس

    ولي خب من نوعي ادم نشدم هنوز ....بنظرم جاي نوشتن اين موضوع همينجا بود شايدم نه!

    مستحب با جايز فرق دارد. مستحب يعني وقتي انجامش دادي يک چيزي هم گيرت مي‌آيد. حالا يکي از مستحبات قاضي که در مسند قضا نشسته اين است که اگر متهمي را پيش او آوردند، ديد موضوع اتهام از حقوق مردم است، بايد ساکت شود؛ شواهد را جمع کند و حکم کند.
    اما اگر قضيه از حقوق خدا بود، مستحب است، يعني مثل نماز نافله مي‌ماند، که قاضي حرف در دهان متهم بگذارد. مثلا متهمي را بياورند که اين شراب خورده است. قاضي بگويد: يک داروهايي هست براي درد دندان که بوي بدي مي‌دهد، اين بنده خدا از آن ها استفاده کرده است. قاضي بايد اين ها را بگويد.

    اگر دين اين چيزي بود که در کوچه خيابان مي‌ديديم، صرف نمي‌کرد امام حسين در راهش شهيد شود.

    پاسخ

    چه عرض كنيم ........


    يا رئوف

    سلام

    مطلب بسيار خوب وسنگينيه

    خيلي به اين قضيه فکر ميکنم

    نيت در اعمال خيلي مهمند

    نکته اي هست اونم اين که اگه دين ايني بود که تو کوچه وبازار هست همه بي دين ميشند البته شايد نبايداين حرفو ميزدم اگه مشکلي داره ميتونيد حذفش کنيد

    ولي يچيزي خوندم که منتظر فرصتي ام براي نوشتنش بدجور تکان دهندس

    نميدونم ولي فکر ميکنم مردم (يکيشم خودم)نميدونند چجور دينداري کنند

    يا علي

    پاسخ

    سلام ... بنويسيد اون چيزي كه توي ذهنتون هست ... زودتر بنويسيد ... بايد يه تكوني به خودمون بديم ! به ذهن هامون ! به دينداري هامون ! ... زودتر بنويسيد . منتظريم !
    حاج آقا من الان اومدم كه اومده باشم.. بعد ميام ميخونم! زياد بود.. فقط فهميدم من باب غيبته!... واي!!!
    پاسخ

    من دعوت شما رو فراموش نكردم . حتما ميام خدمتتون ... بايد بيام !


    من اول

    دم شما گرم

    گفتم خوندن داره

    پاسخ

    اعزِّكم الله برادر !
     <    <<    6   7