وقتي بهتون ميگم حاجي دلبر! بيخود نگفتم! همين کارها باعث تعبير غلط از دين اسلام و دين زدگي امثال من شد! توجيه نميکنم اما باور کنيد اگه زمان نوجواني ما هم اينترنت و چهارتا آدم فهميده مطلع مثل شما بود، نميرفتم اينقدر کتابهاي جورواجور بخونم که الان برسم به جايي که موقع مشکلات حتي نميدونم به درگاه کي و کجا دعا کنم و موقع خوشيها نميدونم از کي يا چي تشکر کنم!
اين مراسم هم براي اون آقا نون داره که اينطور ناآگاهانه جبهه ميگيره وگرنه کسي خوشش نمياد وجهه مردم و مملکتش توي دنيا به نظر ديگران بد و زننده بياد، مگر اينکه...
به هرحال زنده باشيد و پاينده و فعال. و اين ماه رو پيشاپيش به شما و معتقدانش تسليت ميگم و خدا صبرتون بده تو اين آشفته بازار!
سلام؛
خوندمتون!باهاتون موافقم... عزاداري ها زمين تا آسمون تغيير کرده و از شکل واقعي خودش دور شده!
شرمنده الآن لال شدم. وگرنه انقد دلم پره از دست آدمايي که انقدر دنبال اينن که دينمونو تحريف کنن!برقرار باشيد؛
التماس دعا
خدا عمرتون بده حاج محمدآقا
شايد يکي از بزرگترين ضربه هايي که اين دين خورده باشه در حال حاضر از دست همين مداحان خورده . شما الان مداحاني رو مشاهده مي کنين که در صف اول مراسمات سياسي و اداري نشسته ان و تعيين تکليف مي کنن. واقعا تاسف آوره
مضافا اينکه من اين حرف شمارو نمي فهمم که بايد اداي حزن رو درآورد !! چرا ؟ چرا نبايد انديشه حسين رو ترويج نکرد . در طول تاريخ کشتارهاي زيادي شايد بدتر از عاشورا اتفاق افتاده ولي چيزي که حسين رو متمايز کرده مقاومت در برابر ظلم و نهراسيدن از حاکميت بوده که تبديل به حاشيه شده و قتل و کشتار آن زمان شده اصل
لابد چون جو ميگيرتشون، لخت ميشن
لابد چون چنوقته همديگرو نديدن ،همهمه ميکنن
لابد چون امام زمان رو به چشم نديدن،حضورش رو باور ندارن...
کاش اونقدر که به رفتن به عزاداريها فکر ميکنيم به فرهنگش هم فکر کنيم...
ممنون بابت تلنگر
حالا جدا از مسائلي که خودتون فرموديد،خيلي ها بخاطر حسادت و به قول معروف"رو کم کني!" چنان به اين مجالس آب و تاب ميدن که بيشتر شبيه مجلس عروسي ميشه تا مجلس عزاداري امام حسين!!!
اشتباه از تفکرو و فرهنگ غلط خودمونه!!!
سلام دوست عزيز...
اول از حضور تون تو وبلاگم ودعوتتون تشکرمي کنم...
من با عمده صحبتهاتون وبهتر بگم همش موافقم...تعجب مي کنم تو هيئتي که شباي چهارشنبه مي رم يا درست بگم مي رفتم والان ديگه رقبت نمي کنم برم بعد زيارت عاشورا وکلي صفا موقع سينه زدن که مي شد جونترها لخت مي شدن وبه سينه مي زدن با سر وصدايي که خلوت آدمو بهم زده وهمه رو به خود معطوف مي کرد..
جالب اينجاست مداح عزيز هم تحريک کننده ومشوق درلخت کردن بچه ها مي شد واين رنجم مي داد...پسر8 سالمم با خودم مي بردم با تعجب نگاه مي کرد ومي پرسيد بابا چرا لخت مي شن نمي گي زشته آدمها پيش هم لخت بشن ....به نظر شما چي مي تونستم به اين بچه بگم که ذهنش وعقائدش به هم نريزه...گفتم گرمشون مي شه اشکال نداره برا امام حسين چون هست اگه بيرون از مسجد باشه بده...درصورتي که مي دونستم دارم دروغ مي گم تو مسجد ولخت شدن...يعني من ودوستايي که لخت نمي شديم وسروصدا نداشتيم وساکت به سينه مي زديم وبيشتر به کلام مداح معطوف بوديم و روحمون رو به جايي مي برديم که او ازش حرف مي زد عزاداري نمي کرديم ...نمي دونم اين نسل ما اينگونه عزاي حسين مي گيرند واين مقدمه تغيير ودخل وتصرف توي مذهب ومکتب وعقائد مون مي تونه باشه که اگه حواسمون جمع نباشه درآينده نزديک ضربه بزرگي خواهيم خورد...
ba sepas az hoozor va daevate shoma jenabe Feizytabdorost bashid
کي تو ياهو آن ميشي ؟
کارت دارم
هميشه محرم را دوست داشتم و دارم. چه آنموقع که مسلمان دو آتشه بودم و چه اين روزها که در حال گذار از الحاد هستم.
محرم و چراغهاي خاموش و گريه اي با خيال راحت چه براي حسين چه براي درد زنده بودن! ديگر کسي براي اين همه گريه از آدم دليل نمي خواهد. کسي نيست که با نيشخند بگويد مردها که گريه نمي کنند. هميشه محرم را دوست داشتم و دوست دارم...
يه مخاطب به مخاطب هاي وبلاگتون اضافه شد
تحليل هاي جديد ادبيات جديد البته نسبت به لباستون
با اجازه لينک هم شديد
واي سيده نگو!
هر جا بجز جايي كه دانشجويي و فرهيخته باشه بري ميميري تا بفهمي سخنران و اينا چي ميگن! فقط شانس بياريم يه دعا خونده شه كه مردم ساكت شن!! واااااااااااااي عصباني ميشما!:دي
واقعااااااااااااااا
تو قسمت آقايون اونجور!
قسمت زنونه مجلس هم که بايد بري بچسبي به بلندگو تا بشنوي سخنران چي ميگه!!!
البته نه همه جا ولي خب...
طعنه اينجور کارها رو هميشه بايد بخوريم از ... چه دفاعي داريم؟! ... کاش عاقلانه عزاداري کنيم .. امام حسين عشقه .. کاش عاقلانه عاشقي کنيم ..
دلمان خون است ...
اربابِ خوبم سينه زناتُ عشقه...
دل منم بدجووووووووووووووووور لك زده برا محرم...
منم هنوز نفهميدم برا چي لخت ميشن آقايون!!