جناب آقاي فياضي با تشکر از توجه و پاسخي که به نظر اينجانب داديد در ادامه بحث بايد بگويم که اگر اشاره به محدوديت هاي ايجاد شده توسط ارکان حکومت مي کنم و از طرف ديگر به مجوزهاي داده شده توسط وزارت ارشاد در مورد برخي مراسم ، اين اوج ساده انگاري است که اگر در بخشي از بدنه اين وزارتخانه اين مجوز ها صادر ميشه آنرا به اين تفسير کنيم که پس مشکلي از نظر نگاه غالب حکومتي در مورد اين برنامه ها وجود نداره و مشت را علامت خروار بدانيم و من هم اينقدر ساده نيستم که چنين برداشتي کنم . اگر به اين موضوع اشاره کردم خواستم بطور نمونه گفته باشم که در مواردي هم که توسط يک وزارتخانه ( که در آن آدم هاي زيادي مي روند و مي آيند و با سلايق مختلف ) مجوزي صادر ميشه بعداً با مخالفت گروهي مواجه مي شويم که بظاهر مخفي اند ولي از سوي ارکان اصلي و ريشه اي حکومت که خود را صاحب اصلي انقلاب مي دانند پشتيباني مي شوند و هنوز هم دارند مي شوند به همين دليل است که يک خط و خطوط ثابتي را در تصميم گيري ها شاهد نيستيم و بطور مثال در مورد موسيقي هنوز که هنوز است تکليف مسئولين صدا و سيما روشن نيست ، و وقتي که در نهايت ميخواهند گامي متفاوت بر دارند دوباره سر و کله همان نيروهاي غيبي ظاهر ميشه و با قدرتي که سي سال است از آن برخوردار هستند جلوي هرگونه پيشروي را مي گيرند . اين قدرت را هم به سادگي بدست نياورده اند و از پشتوانه بسيار محکمي هم از سوي نهادهايي که خود به آنها آگاهي داريد برخوردار هستند .
در مورد زيبايي هم چه ظاهري باشد ( که به آن هم اشاره داشتيد ) و چه باطني ( خوداگاه و يا ناخوداگاه ) باز هم اين را به شما اطمينان مي دهم که نگراني از بابت اين نگاه و احساس در مردم نداشته باشيد . توده اصلي مردم از منبع ديگري جز آنچه که از آنها ياد کرديد اين اندوهناکي و سردرگريباني را دارند . اين نگاه و احساس آنان در کسري از زمان ميتواند دگرگون شود فقط کافي است که ديوارهاي جهل و خودمحوري و منافع حزبي و تفسير هاي به راي و کوته فکري و تنگ نظري ها ، با درنظر گرفتن ظرف زمان و مکان و بها دادن به نظرات صاحبنظران دلسوز جامعه با شهامت فرو ريزد .
در جاي جاي نوشته ام هم اصلاً نگفتم يا دين يا برداشتن مرزها . بلکه اشاره به ديندار ها داشتم که سخت گيري ها را باعث مي شوند . با سپاس .