• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : ازدواج و سحري که نمي کند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + چه فرقي مي كنه؟(خسته) 

    حق باشماست

    نميدونم بايد چي بگم!

    درمون بي خيالي چيه!؟آدم گاهي انقد احساس عقب موندگي ميکنه که ترجيح ميده بي خيال آرمان ها و اهدافش بشه!

    احساس جاموندگي ميکنه!احساس بيماري!همه ي احساسات مانع آرامش داشتن...

    دوسال از دانشگام ميگذره وفقط 30 واحد پاس کردم...!برق ميخونم،دانشگاه سراسري،اما خوابگاهي!وهيشکي تا حالا نتونسته کمکم کنه!فقط يک بار يک مشاور تشويقم کرد به نماز شب وحالا نماز شب تنها انيسمه!...

    اما بازم بي خيال،بي انگيزه،بي ...!

    محجبه هستم،دوست پسرم ندارم ونداشتم

    خاستگاري دارم که فکرميکنم ازدواج با او محدودترم ميکنه!اين رو براي اين گفتم که فکرميکنم پيدا شدن ي آدم تازه تو زندگيم خيلي موثر مي تونه باشه!ي دوست،ي استاد،ي همسر،حتي به ي کتابم راضيم!

    يافت مي نشود...

    هر بار که از سر سجاده بلندشدم احساس کردم اين بار اجابت شدم.......

    درد ودل کردن هم ديگه برام جذاب نيست گويا اميدم از عالم وآدم منقطع شده!اما کاش اون کسي که انقد بهش اميددارم زودتر دستگيرم بشه!

    راستي من همون 110امين نفرم...

    پاسخ

    بله، ميدونم همون هستيد ... من هم اميدوارم «او» ازتون دستگيري كنه . نميدونم چي بگم كه كمكي بهتون بكنه ... به همون «او» دل ببنديد
    + خسته ي متعجب 

    ولي چي؟؟؟

    سلام!!!!

    شرح حال نکردم که تاسف بخوريدا !!!

    بگيد چيکار کنم!؟

    پاسخ

    سلام ؛ گذاشتن نقطه چين براي اين بود كه نميخواستم روي هوا حرفي زده باشم! ببينيد براي همفكري در چنين موضوعاتي، مقدمات و زمينه هايي نياز هست . مثلا اين كه طرف مقابلتان ماجرا را به نحو نسبتا كاملي در جريان قرار بگيرد كه من همچين اطلاعاتي ندارم . اين اولين مقدمه همفكري (يا راهكار دادن) هست . البته منظورم اين نيست كه ميخوام ماجرا رو برام تعريف كنيد . پيشنهاد ميكنم در اطرافتون جستجو كنيد و يه دوست و سنگ صبور امين و پخته پيدا كنيد و براي اون شرح حال كنيد ... ان شاءالله كه راه خروجي از اين تنگ دلي، پيدا خواهيد كرد
    + خسته 


    چقدر تا همين چند وقت پيش با نشاط بودم!اصلا همه يه دختر پر جنب وجوش مي شناختنم!

    الان از همه چيز خسته ام.درس زندگي کتاب عشق آپ شدن

    تغيير دادن ...از هيچ چيز لذت نمي برم مثل سرماخورده ايي که طعم غذا هارو نمي فهمه...شعر دنيام بود اما حالا...بي حوصله ام

    ب ي ح و ص ل ه .

    پاسخ

    متاسفم ؛ ولي ...


    فقط دو تا کامنت؟

    چرا؟

    ظاهرا ارديبهشت ماه هنوز اين همه مشهور نشده بوديد!

    پاسخ

    يني الان مشهورم ؟ ...
    سلام

    آخ يادش بخير !
    من اين مطلب رو فکر مي کنم در آبان يا آذر خوانده بودم و خيلي خوشم آمده بود ولي کامنت نگذاشته بودم
    عاليه عالي

    يک کسي از آمار يا علم روانشناسي مي گفت که رفتار زن و شوهر با هم بسيار مشابه است با رفتار آنها در دوران مجردي با پدر و مادرشون
    پاسخ

    سلام ... درست گفته

    اما من بعضي از نزديكانم رو ديدم كه بعد از ازدواج خيلي مهربون تر و با گذشت تر و فداكارتر شدند. در زمينه كدبانوگري هم منزل پدر دست به سياه و سفيد نميزدند ولي بعد از ازدواج هر كدوم براي خودشون كدبانويي شدند كه باورش براي اطرافيان سخته.