نه بابا، اساتيد روحاني ما ديگه حداکثر زانتيا داشتند!!! البته همون استادي که زانتيا داشت، کيف و کفش چرم فوق العاده اش هميشه حواسم رو پرت ميکرد و نميگذاشت به درس گوش بدم!! :)) و البته باز هم بگم که ايشون يکي از باسوادترين هايي بود که ديدم و نوش جانش هرچي حقوق و مزايايي که دريافت ميکرد. :)
دست شما درد نکنه. هاست و اينا به کارم نمياد! يکي سراغ نداريد پايان نامه من رو بنويسه؟! :دي