به نام خدا[گل]سلامممنون که کلبه ي انتظارمان را منور کرديد و تشريف آورديد[گل][گل]با مطلب جديد به نام نجواي شبانه با امام زمان بروزم[گل]
.....اي شاه بيت غزل آفرينش اللهي !
همه ي کلماتي را که از نخستين روز آفرينش بر زبان انسان جاري شده است گرد آورده ام و از ميان آنها کلمات روشن و سپيد را انتخاب مي کنم تا عاشقانه ترين دل نوشته ها را با تو نجوا کنم،
همه ي ابرهاي کبود و بي تابي را که در آسمان بي کران ازل نقش بسته بودند تا بر سر رهگذاران غريب ببارند و صاعقه ها و رعدهايشان سکوت سرد شب ها را بشکند. به ياري طلبيده ام تا دست هايم را پر از باران و ترانه کنند. [گل]تو آن سخاوت سبزي که انتظارت راهميشه پنجره در پنجره پريشانم
به چشم مؤمن مردم گناه من اين استکه با تمام وجودم تو را مسلمانم
چگونه بي تو دل من نجات خواهد يافت؟مني که بينفس تو غريق طوفانم
شبي براي سکوتم ترانه ميخوانيو من به يمن صداي تو سبز ميمانم
فريب آيينهها را نميخورم هرگزبيا براي رسيدن تو باش پايانم[گل]التماس دعا[گل]