اول: متعجبم چطور نوري زاد رو کنار استاد شجاعي و اميرخاني مينشونيد!!! اميرخاني و شجاعي در حوزه ي فرهنگ و بطور خاص در حوزه ي ادبيات داستاني تاثيرگذارند و با تسامح در تعبير مي شود گفت يه جورايي صاحب سبک حتي مکتب هستند (اين صاحب سبک و مکتب بودن رو در مورد سيدمهدي شجاعي معتقدم، البته با تسامح)./ دوم: متاسفم که بايد نااميدتون کنم چون سيدمهدي شجاعي و اميرخاني در جبهه ي مريدان و معتقدان «ولي» هستند و اگر نبودند که نوع مخاطبه ي ما الان با اينها طور ديگري بود. بنابرين زياد ذوق زده نشيد! / سوم: «متن مرجع» و «خط معيار»، افراد کم مايه اي مثل نوري زاد و به قول شما ارضي و ديگران نيستند که اگر امروز ارضي کسي را يهودي خواند و تکفيرش کرد ما بگويم آره آره راس ميگه و اگر ديروز نوري زاد کساني را آمريکايي و اهل سقيفه خواند ما بگوييم آره آره اونم راس ميگه!! معيار براي من و ما نه اين بي مايگان به قول شما، که خود «ولي» است که الحمدلله و به رغم مدعياني که منع عشق مي کنند جمال چهره اش حجت موجه ماست! خدا رو شکر دوست و دشمن به «عمق بينش» و «حسن مديريت» و «صداقت و امانت» ولي، معترف و مقرّند