نه نه! ببينيد من اون انتظاري که از اميرخاني دارم از دولت آبادي ندارم. اونجوري که اميرخاني برام مهمه دولت آبادي نيست. دارم جداي از بحث ادبيات و اينها رو ميگم ها! من از اول تکليفم با بهبهاني و دولت آبادي معلومه. ولي اميرخاني داره توي حوزه ي انقلاب و ارزشها قلم ميزنه و گفتمان ارزشي داره توي آثارش موج ميزنه يا به تعبير شما جوگيري و شعارزدگي. خب تعامل من با قلم اميرخاني ديگه نميتونه مثل ارتباط برقرار کردنم با قلم دولت آبادي باشه! خب اين پيشينه ي اميرخاني انتظار من مخاطب رو ازش ميبره بالا! يعني اميرخاني آستانه ي توقع من از خودش رو برده بالا با آثارش! اونوقت وقتي مياد يه چيزي ميگه که با اون پيشينه جور در نمياد، خب مخاطبش حق داره ازش سوال کنه ديگه!