• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : براي رضا اميرخاني که دوستش دارم
  • نظرات : 15 خصوصي ، 67 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيد 
    دوست دارم اين لينک و بخونيدچون من تقريبا باهاش موافقم.فکر مي کنم جواب سوال هاتون رو ميده!


    يا علي
    پاسخ

    حرفايم را به صاحب لينک همانجا ميگويم اما به سيد عزيزم ميگويم که سيد! اينها جواب سوالات امثال من نيست. اين آقايون مثل آقارضاي اميرخاني، امر براشون مشتبه شده و فکر ميکردن و ميکنن که توي اون قضايا يه طرف احمدي نژاد ايستاده بود و يه طرفم هاشمي!! و چون احمدي نژاد گاهي شارلاتان بازي و بي تقوايي کرده، پس هم خودش و هم حاميانش آدم بده ي قصه اند! در حاليکه نه احمدي نژاد و نه هاشمي و نه موسوي، در نگاه و تحليل ما عددي نيستند و نبودند. ما فقط آقا را ميشناختيم و ميشناسيم. اگر حامي يا منتقد کسي ميشويم، نه به خاطر خودشان، که به دليل همگرايي يا زاويه داشتن نگاهشان با نگاه آقاست! و امثال من از اينجاي داستان ناراحتيم که اميرخاني در اين مورد دارد کم لطفي ميکند. من هم معتقدم احمدي نژاد و بعضي هوادارانش گاهي بي تدبيري و بداخلاقي کردند، من هم به بي تقوايي و تنگ نظري جهان نيوز و رجانيوز و ... معترض بودم و هستم ولي قصه ي اميرخاني براي سکوت دوساله و واگويه ي امروزش اينها نبايد باشد که!! من ميگويم ره بر داستان سيستان در مناسبات و تحليل توي اميرخاني، کجاي ماجراست؟! توي اميرخاني داري طوري حرف ميزني که انگاري بروبچه هاي ارزشي يه مشت گاگول ساده ي چشم بسته بودند؛ و نبودند رضاي اميرخاني... نبودند! آن هنگام که بچه بسيجي هاي بي ادعا، داشتند کف خيابون مظلومانه از حيثيت جمهوري اسلامي و از شخص آقا دفاع مي کردند، اميرخاني به سياحت رفته بود! چرا؟؟ آن هنگام که بچه بسيجي هاي بي ادعا، گوشت قربوني منازعه ي کثيف سبزها و اصولگرانماها شده بودند و فقط به هواي سپر بلاي آقا بودن، توي خيابوناي تهران و فضاي مجازي فحش و کتک ميخوردند، اميرخاني کجاي ماجرا بود؟؟ نميگم که بايد ريا ميکرد و چيزي غير از اوني که بهش معتقد بود به زبون مياورد، ولي حداقل ديگه اينو ميتونم ازش انتظار داشته باشم که سرنخها رو گم نکنه و عين "بي آقاها" و "بي ره برها" تحليل نکنه!! اين، انتظار زيادي از کسي مثل اميرخاني ست؟؟