وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
چگونه به يک حاج آقا ضد حال بزنيم؟!
نظرات :
15
خصوصي ،
71
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فاطمه زارع بيدکي
سلام
خيلي اتفاقي و شانسي ب وبتون برخوردم...
خوشم اومد اندکي...خدايي توي چن سالي ک زندگي کردم روحاني باحال و گرم و گيرا نديده بودم...کمکي تعجب هم کردم...
شايد يجورايي ديدمون ب اسلام و دين و روحانيت عوض شده...
ب نظرتون چرا يه استاد دکتر مسلمان بايد بياد سر کلاس جلسه اول بگه من روانشناسي هيلگارد تدريس مکنم...ب اسلام و تناقض هاش با افرادي مث فرويد و ... کار ندارم...وقتي هم چن تا دانشجوي معتقد سر کلاس ميگن ما داريم با اسلام زندگي مي کنيم چرا روانشناسيمون ضد اسلامه و اينا بهمون جواب بدن هميني ک هست...
ولي متقابلا استاد دکتر فرهيخته اي مث استاد انوري درسي مث جنين شناسي تخصصي سرو گردن هر مبحثي با آيه قران همون عنوان مطرح مکنه و نظرش اينه قران و اسلام جدا از علوم نيس...
چرا چنين تناقضي مي بينيم؟
پاسخ
سلام. منم خوشحال شدم ... اين تناقض دقيقا ناشي از نگاه آدمها به معارف ديني هست! يه كسي نگاهش به دين، صرفا يه سري مسائل اخلاقي و دعا و حال و اينهاس و يه نفر ديگه هم جهان بيني و لايف استال خودش رو توي دين جستجو ميكنه...