• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : چگونه به يک حاج آقا ضد حال بزنيم؟!
  • نظرات : 15 خصوصي ، 71 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سفيد 

    سلام حاج آقا

    درمورد مطلبتون بايد بگم كه من فكر ميكنم رفتارهايي رو كه مردم باطلبه ها دارن كه بعضا اونارو از يه سري كارهاي روزمره كه هرانساني ممكنه انجام بده خالي ميدونن بخش زيادش مربوط به رفتارهاي قشرشماست: مثلا خود من تومسافرتهايي كه داشتم اصلا نديدم كه يه روحاني يا به قول شما يه حاج آقا لب ساحل قدم بزنه يا تو يه پارك با خونادش تو پارك باشه و يا حتي كمتر ديدم كه تو يه جاهاي شلوغي كه خيلي از مردم عادي حضور دارند اونها هم باشند.

    به نظر من يه روحاني بايد تو اجتماع مردم حضور داشته باشه و يه تعامل ساده و زيبا با مردم داشته باشه و با رفتارهاي نيكو با زبان بي زباني به مردم بگه كه بابا؛ايهاالناس طلبه ها هم دل دارن ،حق دارند تا مردم هم فكر نكنن كه روحانيون يه آدمهايي اند با رفتارهاي عجيب غريب كه موقع رد شدن از كنارشون بايد صلوات فرستاد.

    انصافا حاج آقا خودت تا حالا تو يه همچين جاهايي رفتي؟

    پاسخ

    سلام... بله رفتم و ميرم! كنار دريا، پارك... البته درست مي گيد كه يه بخش اين ذهينت هاي غير واقعي مال اينه كه خود طلبه ها نميرن تو فضاهايي كه مردم ميرن. مثلا همين كنار ساحل و پارك و اينها! و البته بهشون هم حق ميدم كه نخوان برن چون رفتن همانا و اذيت شدن به دلالئل مختلف همانا... ولي همين سيكل معيوب (يعني نگاه نادرست جامعه به طلبه ها و فرار طلبه ها از اين نگاه) باعث تشديد و افزايش اين ذهنيت هاي منفي ميشه