• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : خواب نما شدم كه...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 38 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    اسلام يعني عقلانيت.بردن جامعه به سوي وهم گرايي و خرافه حربه دين ستيزي است.
    پاسخ

    و چه ظريفانه، دارد سعي مي‏شود همين حربه‏ي دين ستيزانه يكي از ابزارهاي دين جا زده شود!
    سلام. مطلب خيلي خوبي بود ممنون استفاده کردم. به خواب هام چندان اهميت نمي دم اما عالم رويا هم عالميه واسه خودش خيلي دوستش دارم!! چون اگه اتفاق بدي بيفته از خواب بيدار مي شي و همه چي خود به خود ريست مي شه!!
    عنوان وبلاگتون باعث شد سر بزنم : اين راه را نهايت صورت کجا توان بست؟ کش صد هزار منزل بيش است در بدايت...
    ديدم روحاني هستيد يه فضولي توي پياماتون کردم ديدم طبق معمول وبلاگ هاي روحانيون توش بزن بزن هم دارين!!
    اي بابا! فقط مي تونم بگم: اندر اين ره مي خروش و مي خراش...
    به بقيه برادران روحاني هم همينو مي گم...
    در پناه صاحب دل هاي منتظر سلامت و سربلند باشيد
    ياعلي
    پاسخ

    سلام، ممنونم... منظورتون از بزن بزن مباحثه‏س ديگه؟ :)) ... متشكرم

    از وب بي پدر اومدمونمي دونم چرا لينكت تو وبشه

    حالا هرچي

    در رابطه بحث با قرعه

    گوش كن فقط

    آقاي ملاي محترم جاي بازي با كلماتو لفاظي (يعني كاري كه توش خيلي تخصص خاصي دارين )كافيه به اسلام رجوع كنيدتا متوجه بشيد چيزي به نام مديريت غريزه در هيچ جاي اسلام نيامده

    من كه در تمام عمرم نشنيده بودم چينن چيزي رو

    بعدم من فكر ميكنم شما خوتم معني دقيق مديريت غزيره رو نمي دوني كه بخواي فرقشو با سركوب غريزه بفهمي واسه همين داري لفاظي مي كني فقط

    واينا يعني تو يه احمقي

    خوابو ول كن

    همين قدر بگم كه چكيده اسلام در رابطه با غريزه اينه كه خفه اش كن

    مي فهمي؟

    دنيا 2 روزه ومتاع ناچيزه وصبور باشو زدن تو گوشت بگو يكي ديگه ام بزنه شوهرت هرچي گفت بگو چشم كتكم بزن ملا حقتو خورد فقط خفه شو برده اي بيش نيستي پدر مادرت هر چي دستور دادن فقط بگو چشم چون هميشه حق با اوناس كسي حقتو خورد تو بقيه حقتم بگو بياد بخوره دنيا بي ارزشو از اين حرفا

    گرفتي چي شد؟

    اين يعني چكيده اسلام درباره غريزه .واضحو روشن.

    مديريت ومهارواين چيزارو بي خيال شو كلاكه اين وصله ها به اسلام نمي چسبه .

    پاسخ

    نه! اشتباه نکنين! من احمق نيستم! ... فرق مديريت و سرکوب غريزه رو به اين روشني توضيح دادم و با قرعه ي گرامي هم روش به توافق رسيديم و اين احتمالا! يعني اينکه که هم من معني و فرق اين دو تا رو توضيح دادم و هم اينکه ايشون نظر من رو درک و فهم کردند. شايد بهتر باشه اگه شما متوجه معني و فرق مديريت و سرکوب نشدين، به جاي عصباني شدن و توهين کردن، نظرتون رو خيلي راحت بگين تا در موردش حرف بزنيم! اينطوري بهتر نيس؟ ... يه طوري در مورد اسلام حرف مي زنين انگار مدتها در موردش تحقيق و مطالعه کردين! واقعاً همينطوره؟ واقعا فکر مي کنيد نگاه اسلام اينه که زن برده‏ي مرده؟ که ملا يا آخوند يا روحاني يا هر اسم ديگه‏اي که روش ميزارين، حق داره حق کسي رو بخوره؟ که اگه کسي بهت سيلي زد بگو دستت درد نکنه يک ديگه هم بزن؟ که هر چي پدر و مادر گفتن بگي چشم؟ هرگز... هرگز! ... اون اسلامي که نگاهش به آدمها اين باشه، منم ميام کنار شما و ازش بد ميگم و بهش اعتراض مي کنم! و اما اين که چرا لينک من توي وب ايشونه يا چرا من وب ايشونو دوس دارم، به خودشان و خودمان مربوط است ظاهراً! و اين يعني که از ظاهر آدمها قضاوت نکنيم و با خواندن دو سطر از حرفهاشون، احمق يا رياکار يا هر چيز ديگه فرضشون نکنيم... من عميقا معتقدم بيشتر از اينکه خود آدم ها و حرفهايشان باعث نفرت و گارد منفي گرفتن ما بشن، پيش داوري و ذهنيت هاي منفي ماست که اين کار رو مي کنه...


    سلام

    حاج آقـــا وقت کردين به ما هم سري بزنيد...

    يا علي

    پاسخ

    سلام... بله چشم

    سلام.

    به آدرسي که گذاشته بوديد رفتم. ميخواستم ببينم کدام پست من منظور نظرتان بوده که چيزي دستگيرم نشد.

    فکر ميکنم گاهي اين اشتياق فراون به اتصال به امر قدسي و اين تخته بند تن بودن ومشخصات اين عالم که مانع و حجاب ما عوام ميشود انقدر که نزديک به جنون ميرسيم باعث ميشود ناخودآگاهمان جاده اي فرعي به همان نام خوبي که شما انتخاب کرده ايد "خوابي از ژانر معنا گرا " برايم رقم بزند که شايد شفايي باشد و کمي سبکمان کند.

    رو به راه باشيد.

    پاسخ

    سلام... دقيقا همينطوره كه گفتين!

    اوهوم... هر دو پست اخير رو خوندم. جالب بود و تامل برانگيز..
    پاسخ

    :)

    سلام به روزم
    پاسخ

    سلام
    + قرعه 
    تا اينجا ممنون
    پاسخ

    تا اينجا خواهش مي‏كنم
    + قرعه 


    تا اينجا خوبه...من هم موافقم...سرکوب و مسائلي که ممکنه بعدش پيش بياد هم قانعم کرد...اما مديريت يعني چي؟يني غريزرو هي نگاه کنم يهش لبخند ملايم بزنم؟ بگم نه نه نه؟الان نه!؟

    چي کار بايد کرد؟

    پاسخ

    خب الان جاش نيست كه در مورد روش‏هاي مديريت غريزه حرف بزنيم. اطلاعات من هم در اين مورد كافي نيست... ولي فعلا همين مقدار باهم به تفاهم رسيديم كه سركوب با مديريت فرق مي‏كنه و آدم بايد غريزه رو مديريت و كنترل كنه، نه سركوب! ... ببينيد اينكه مديريت غريزه چيه؟ خب من فكر مي‏كنم اين يه چيز درونيه يعني همون راهبرد و اتاق فكري كه گفتم پشت سر هر پروژه‏اي هس! يعني مثلا شما الان داريد به دو نفر نيگا مي‏كنيد كه يكي‏شون داره غريزه‏شو سركوب مي‏كنه و يكي ديگه داره مديريتش ميكنه: خب شما از بيرون نمي‏تونيد متوجه بشيد كه كدوم يكيشون داره سركوب ميكنه و كدوم يكي داره مديريت مي‏كنه! چون سركوب كردن يا مديريت كردن، يه چيز درونيه، مربوط به نگاه آدماس، طرز فكرشونه! و خب اينها رو كه نميشه ديد... چيزي كه داره در رفتار شخص اتفاق مي‏افته، ميدون ندادن به غريزه و دست رد به سينه‏ش زدن هس، اما اگر نوع نگاه فرد اين باشه كه بايد غريزه‏مو سركوب كنم، خب اين آسيب‏هاي خودشو داره (با اون توضيحاتي كه قبلا دادم) و اتفاقا اين آسيب‏ها هم بيشترش دورني و روحي_رواني هست! اون كسي هم كه نوع نگاهش اينه كه بايد خودمو مديريت كنم، بهتر و راحت‏تر مي‏تونه غريزه‏شو كنترل و مهار كنه (بازم با اون توضيحاتي كه قبلا دادم)


    واقعا چه مي کند اين قدرت ذهن !!

    ديدين بعضي هارو ، شدن تسليم ذهنشون،

    کلا تو توهم به سر مي برن!

    هر کارم مي کني مگه بيرون ميان!!!

    شايدم ما توهم زديم بقيه را به کيش خود پنداريم، والا!

    پاسخ

    اوهوم...
    + قرعه 


    مسلما دومي!

    اما من منظورم اين بود که آدم تا قبل از ازدواج بايد غريزشو سرکوب کنه...بعد از ازدواج نيازي به سرکوب نيست!

    شما بفرماييد قبل از ازدواج چه طور ميشه غريزرو مديريت کرد؟

    پاسخ

    ظاهرا سوءتفاهم شده! من هم دارم در مورد قبل از ازدواج صحبت مي‏كنم ولي فرق نظر من و شما در رويكردهاي كنترل غريزس... شما مي‏فرماييد «سركوب» و من ميگم «مديريت و كنترل». خب اينها ممكنه معناشون يه چيز باشه ولي توضيح دادم كه گرانيگاه اصلي ماجرا، توي اون نگاهيه كه به «قضيه‏ي مهار غريزه» داريم! اگه نگاهمون به غريزه، قهرآميز و پليدانگارانه باشه، خب برخوردي كه از توي اين نوع نگاه در مياد، يه برخورد سركوب‏گرانه است كه آسيب هاي خودشو داره... و اگه نگاهمون مشفقانه و مدبّرانه باشه، برخوردي كه از توش درمياد، مديريت و كنترله!... ممكنه بگيد خب اينها كه بازي با الفاظه و چه اون كسي كه داره غريزه‏شو سركوب مي‏كنه و چه اون كسي كه داره مديريتش مي‏كنه، بهرحال دارن يه كار انجام ميدن و اون ميدون ندادن به غريزس! ولي ببينيد، كسي كه غريزه‏شو دوست نداره و اون رو منفور و پليد مي دونه و نتيجتا سركوبش ميكنه، طبيعتا تعادل يه بخشي از وجود خوشو بهم مي‏زنه، حداقل اينه كه اين عدم تعادل كه از آسيب‏هاي اين نوع نگاه هس، اگه خودشو توي مسائل فيزيولوژيكي نشون نده، به صورت يه ناهنجاري رواني و روحي بروز پيدا مي كنه. اما كسي كه غريزه رو امانت الهي ميبينه، نميتونه ازش متنفر باشه و پليد بدونتش! خب طبعا با يه نگاه دلسوزانه و مشفقانه غريزه رو مديريت و كنترل مي‏كنه. اين آدم هيچ وقت از اينكه به غريزش ميدون نداده، احساس خشم و رهاشدگي نمي‏كنه و دچار پرخاشگري و سردرگمي نمي‏شه چون مي‏دونه كه داره چيكار مي‏كنه، نقشه‏ي راه دسشته و داره از بالا به ماجرا نيگاه ميكنه. در حاليكه اولي معلوم نيس گرفتار اين آسيب‏ها نشه.
    نوشته هاتو خيلي دوست دارم :)
    پاسخ

    لطف داريد
    من که کوچيک تر از اوني هستم که شما بخواي منو بشناسين، اما من دارم مطالب تون رو مي خونم و با شما آشنا مي شم
    پاسخ

    بله... موفق باشيد!
    سلام. اول از همه سوالمو بپرسم.چرا نميشه برا پست قبلي کامت گذاشت؟؟؟!

    هر دو تا پست رو خوندم.

    در مورد رويا يا خواب. خب من بشخصه فقط وقتي خوابي ببينم که حس کنم تعبير بدي داره يا حس بدي بهم بده ميرم دنبال تعبيرش. يا بخصوص اگه مشغله ي ذهنيم نباشه و تو خواب ببينمش.

    اگه خواب خوب بود که خوب بوده دبگه! تعبير نميخواد.

    در مورد پست قبلي هم... فقط باز هم به اين نتيجه رسيدم که اي کاش يکي مثل شما تصميم گيرنده بود. در راس اموري مهم بود. راهکارهاتون. تحليلتون رو بسيار مي پسندم. نه از اين ور ِ پشت بوم ميفتين و نه از اونور. تعادل چيزيه که تو اين دوره و زمونه گوهر کميابيه.

    موفق باشيد.
    پاسخ

    عليکم السلام... برا پست قبلي که کامنت گذاشتيد... ان شاءالله که هميشه خوابهاي بشارت دهنده ببينيد. البته تعبير خواب يه علم بسيار بسيار دقيقه که نميشه به هر کسي توش اعتماد کرد... ممنونم لطف داريد

    حاج آقا ميشه بگيد مديريت جنسي يعني چي؟به نظر من مديريت همون سرکوبه!فقط من واقع بينانه به اين قضيه نگاه مي کنم و شما مثبت گرا هستيد!
    پاسخ

    نع! مديريت و سرکوب فرق دارن باهم... ببينيد پشت سر هر پروژه اي يه اتاق فکر و يه راهبرد مشخص وجود داره که رويکردهاي پروژه رو تعريف ميکنه و بهش يه رنگ و روح خاص ميده. وقتي ميگيم ما ميخوايم غريزه جنسي رو سرکوب کنيم، معناش اينه که اين غريزه چيز منفوريه! چيز خطرناکيه که نميشه دوستش داشت! چيز پليد و زشتيه که بايد نابودش کرد... درحاليکه از زاويه نگرش اخلاق و دين، اين نگاه يه نگاه افراطيه و آسيبهاي خودشو هم داره... اما وقتي ميگيم ما ميخوايم غريزه جنسي رو مديريت کنيم، معناش اينه که پس اين غريزه منفور نيست! چيز لازميه و حتي دوست داشتني! پس بايد بشناسيمش و پاشنه هاي آشيلش رو پيدا کنيم و باهاش کنار بيايم. اين يعني همون مديريت غريزه! نميخوام با کلمات بازي کنم و معاني بيربط بهشون تحميل کنم ولي ميخوام بگم نگاه ما به مسائله که سرنوشت پروژه هامونو مشخص ميکنه. هرچي نگاهمون واقع بينانه تر و علمي تر، نتيجه پروژه هم اميدوار کننده تر! به نظرتون نحوه ي مواجهه اين دو تا آدم با غريزه جنسي و نتيجه ي رفتارشون در حوزه ي رفتارهاي جنسي مثل همه؟ : "کسي که غريزه جنسي رو چيز منفور و مزاحمي ميدونه که دم به دقيقه بايد بزنه توي سرش و بکشتش" و "کسي که اين غريزه رو امانت الهي ميدونه که لازم و دوست داشتنيه، فقط بايد خوب بشناستش و مديريتش کنه" ... به نظرتون کدوم يکيشون ميتونن موفق تر باشن؟
       1   2   3      >