سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیشب فیلمساز کشور من که من دارم از فرآورده های فکری او استفاده می کنم ، آمده بود در سیمای جمهوری اسلامی و عمق بینش و جهانبینی هنری اش را آشکار کرد و تکلیفش را با خیلی مسائل روشن کرد.آنجا که مسعود فراستی از فیلم فارسی می گفت و ابتذالی که در سینمای ما هست.
آقای فیلمساز کشور من که من از فرآورده های فکری او استفاده می کنم ، به غیرتش برخورد و مچ مسعود را گرفت که ابتذال ؟ آنهم در سینمای ما ؟ 
مسعود فراستی هم ( که ردای معلّمی سینما بر قامتش خوش نشسته است ) به عنوان نمونه به مسئله ( ... پنهان ) در فیلم ها اشاره کرد.
و اینجا بود که آقای فیلمساز کشور من که من از فرآورده های فکری او استفاده می کنم ، با اعتماد به نفسی بی نظیر ، فرمود که : ( اصلا بعد از انقلاب
، ما فیلم مبتذل نداریم ، ابتذال مال سینمای قبل از انقلاب بود ) و ادامه داد : ( مسئله ... پنهان هم هرگز در سینما وجود خارجی ندارد و زاییده ی ذهن های بیمار است ؛ اصلا این حرفها توهین به نظام جمهوری اسلامی است . کسی که در سینما ... پنهان می بیند ، اشکال از خودش است !! )...
و قسمت هیجان انگیز ماجرا اینجا بود که به صحیفه نور امام روح الله استناد کرد.
نمی دانم مسئله از فرط وضوح ، بر ایشان مخفی مانده یا اینکه تغافل می کنند و کلام امام را مصادره به مطلوب می فرمایند یا اینکه اساسا در این باغ
های اطراف ما نیستند.

آقای هاشمی رییس وقت صداوسیما از امام در مورد چندوچون خطوط فقهی در بازیگری و گریم و ... می پرسند و امام هم پاسخ می دهند . ضمنا این را هم اضافه می کنند که محدودیتی برای بازیگری و نمایش زنان وجود ندارد و اگر کسی با حضور معقول و منطقی زنان در این عرصه مشکلی دارد ایراد از خودش است...

من نمی دانم این نوع نگاه را چگونه تحلیل کنم ؟ نگاهی که ابتذال را تنها صحنه های رقص و اشاره های صریح جنسی و مسائل شهوانی خاص می داند !
خب اینگونه است که مدعی می شوند بعد از انقلاب فیلم مبتذل نداریم!
یعنی فیلمساز کشور من که من از فرآورده های فکری او استفاده می کنم ، تعریفش از ابتذال ، تا این حد ، روزنامه ای و کوچه بازاری است ؟ این مبتذل ترین تعریفی است که از ابتذال شنیده ام!

نتیجه منطقی این نوع نگاه هم اینست که آقای فیلمساز معیار توفیق یک فیلم را فروش بالا و خندیدن مخاطب به شوخی های فیلم می داند .
البته این نتیجه را خیلی ها گرفته اند مثلا مسعود ده نمکی که باز در همین سیما و باز در برابر همین مسعود فراستی ، فروش بالای فیلم و بیننده داشتن
یک اثر را مساوی با توفیق کار می دانست و نقدهای همه منتقدین را مغرورانه ، وارد نمی دانست ! البته ده نمکی آدمی نیست که تعریفش از ابتذال آن تعریف کوچه بازاری باشد و امیدوارم که نباشد و اگر نیست چرا چنین نتیجه ای می گیرد ، بماند. ( شوخی های کنایی اخراجی ها و دارا و ندار را به یاد بیاورید )

مسئله من اینست : زمانی که فیلمساز ، کارش را بر مبنای پسند ذائقه های دست چندم پیش ببرد و تمام همّش فروش بالا و شهرت و اشتهای تولید باشد ، نه کمدی سالمی خواهیم دید و نه درام فاخری !
فیلمسازی که اگر طعنه های سیاسی و تمسخر مذهبی ها و کنایات بی شرمانه و مسائل اسافلی و ایستادن پشت در دستشویی و حواشی آن ! را از کارش
حذف کنید چیزی باقی نمی ماند الّا تیتراژ آغاز و پایان فیلم ؛ و خندیدن مردم را اماره سلامت و توفیق کار می پندارد ، حتی تاجر خوبی هم نیست !

و من در جایگاه یک مخاطب کاملا معمولی علاقمند به سینمای کشورم ، آنجا میزان احترام این آقایان را به شعور و پسند مخاطب دریافتم که در برابر نقد و نظرهای فراستی ، نگاه عاقل اندر سفیه می کنند و می گویند از این حرفها باید بگذریم و به بحثهای مهم سینما برسیم !!!


+ نوشته شده در چهارشنبه 89/3/12ساعت 2:31 عصر توسط | نظر