سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خامنه ای + ولی فقیه + چپ و راست + دوم خردادی + اصولگرادر ادبیات سیاسی ایران، زیاد می شنوید و میخوانید این جمله را: «آیت الله خامنه ای، نائب برحق امام خمینی»
این نوع اصطلاحات که بر اثر تکرارهای متظاهرانه و تعارف آلود، معنای وضعی شان را از دست می دهند، اندک اندک، زمینه سوءتفاهم های معرفتی را در حوزه اندیشه سیاسی اسلام فراهم می کنند.
سوگمندانه باید معترف بود که در طول تاریخ انقلاب، مدل پیشروانه «ولایت فقیه» از سوی آدمهای ریاکار و جریانات سیاسی منفعت طلب، که به دروغ و تظاهر، کباده دفاع از ولایت فقیه و تبعیت از آن را می کشیدند، مظلوم و مهجور واقع شده است!
و اتفاقا همین آدمها و همین جریانات هستند که بیشترین هزینه و زحمت را بر شخص ولی فقیه تحمیل می کرده اند و منشاء اکثر بدبینی ها و قضاوت های منفی و سوءتفاهم ها در مورد مسئله «ولایت فقیه» همین موجودات سیاسی هستند!

وقتی گفته می شود «الف» نائب «ب» است یعنی از سوی «ب» به «الف» اختیاراتی داده شده که در اموری که «ب»، مستقیماً نمی تواند یا نباید ورود پیدا کند، «الف» مجری مستقیم آن امور باشد.
بر اساس این مدل، وقتی گفته می شود امام خامنه ای، نائب امام خمینی است، به این معناست که وظائف و اختیارات حکومتی-سیاسی امام خامنه ای، ناشی از وظائف و اختیارات حکومتی-سیاسی امام خمینی است!
در حالیکه در ساحت اندیشه سیاسی اسلام، این، اشتباهی فاحش و روشن است.

در دکترین نظام سیاسی اسلام، هر فقیهی که متخلّق ، مدیر و به روز باشد، شخصاً و رأسا دارای یک سری وظائف و اختیارات می شود.
مجموعه این وظائف و اختیارات که اصطلاحاً «ولایت» خوانده می شود، ناشی از امام معصوم است و نه ناشی از فقیهان پیشین!
بر اساس این الگو، وظائف و اختیارات امام خامنه ای، ناشی از حکم امام معصوم است نه ناشی از ولایت امام خمینی. همانطور که وظائف و اختیارات امام خمینی همینطور بود...

پ.ن: وقتی ما خامنه ای را «امام» می خوانیم، گویا درک این واژه برای عده ای از دوستان سنگین آمده و آن را سوژه طنز و تمسخر قرار می دهند که عجب!! امام سیزدهم هم از راه رسید ...
من از بُن دندان برای این دوستان متاسّف می شوم وقتی می بینم زحمت یک صفحه مطالعه یا ساعتی تفکر یا لختی پژوهش را به خودشان روا نمی دارند اما وزر و گناه تمسخرهای جاهلانه را به جان می‌خرند!!
هر گاه این دوستان به مسجد محلشان تشریف بردند (البته احتمالا) و به پیش نماز مسجد خطاب کردند: «امام جماعت»، و منظورشان این بود که امام مسجدشان، سیزدهمین یا چنددهمین امام معصوم شده است، ما هم وقتی می گوییم «امام خامنه ای» منظورمان اینست که ایشان سیزدهمین امام شیعیان هستند!!
«امامت» در دکترین معرفتی اسلام، مفهومی بلند و کلیدی و در عین حال دارای چهره های متعدد است که احتمالا این دوستان از آن بی اطلاع نیستند اما ظاهراً بازیگوشیهای سیاسی اقتضا می کند که این آگاهیها را بفراموشانند!!!!


+ نوشته شده در جمعه 90/2/30ساعت 8:0 عصر توسط | نظر


دقیقا یکسال قبل در چنین روزی ، به فقر آیتم در صدا و سیما ، در باب حادثه ششم تیر و شخصیت امام خامنه ای ، اعتراضکی و نقدکی کردم و امروز سوگمندانه این نقد را تکرار می کنم و بر آن می افزایم فقر برنامه در مورد  بهشتی مظلوم را !
باز هم برنامه های کلیشه ای و آرشیوی که حتی اثرات گذر زمان بر کیفیت بصری برنامه ، قابل مشاهده بود!
البته «گروه روایت فتح» برنامه ای در مورد بهشتی مظلوم کار کرده بود که اگرچه اسلوب و شیوه بدیعی نداشت اما دلپذیر و جاذب بود حداقل برای من که
انتظار برنامه های این چنین را می کشیدم!

روشن است که این مناسبت تاریخی فرصتی ناب بود و هست برای تصویر سازی از شخصیت این مرد بزرگ در ذهن نسل سومی های انقلاب و باز روشن است که این فرصت ناب به راحتی مُهمَل گذاشته شده است !
سوال اینجاست که منشأ این اهمال کجاست ؟ ( اهمال در برنامه سازی مربوط به این مناسبت تاریخی !)
آیا منشأ ، کمبود سرمایه مادی و امکانات فنّی است؟ یا فقر منابع پژوهشی ؟ یا حتی عدم اعتقاد به برنامه سازی های اینچنین ؟
سیره این شهید بزرگوار و مجموعه بیانات ایشان ، در حقیقت نگاه راهبردی به نظام سیاسی و اجتماعی اسلام است .
با یک مطالعه و پژوهش دقیق می توان الهامات زیبایی در این مورد گرفت و دستمایه برنامه و فیلم و حتی آیتم های کوتاه در ژانر ثانیه ای (اما موثر )
قرار داد !
یک آروزی کلیشه ای و تاریخی ! :
امیدوارم اهمیّت این مسئله درک شود و شاهد تحولی در این زمینه ، در برنامه های تلوزیون باشیم !


+ نوشته شده در دوشنبه 89/4/7ساعت 7:41 عصر توسط | نظر


6 تیر سالروز سوءقصد به رهبر فرزانه مان بود اما دریغ و هیهات که تلوزیون یک برنامه مناسب در این مورد نداشت .فقط یکی دو برنامه بد ساخت که آنهم مال چند سال
قبل بود و مدام همونو نشون میدن. هیهات ... هیهات.
حالا صدا و سیما بیاد با هزینه کلان یک تیم رو بفرسته کره تا در مورد یانگوم و بازیگران اون سریال برن مستند بسازن و توی رسانه ملی نشون بدن !! آخه یانگوم کره ای چه ربطی به ما داره ؟؟


این یعنی اینکه ما خیلی حواسمون پرته ... حواسمون کجاست ؟

 

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 89/2/15ساعت 3:7 عصر توسط | نظر


 چندی قبل در دیدار نخبگان دانشگاهی ...
اصلا ، بی هیچ شرح و توشیحی ... خودتان بخوانید این دیدگاه را :


 تصور اینکه بعد از پیروزی انقلاب، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تشکیل جلسه دهد و مرجعیت امام خمینی (ره) را تصویب نماید همان قدر مضحک است که هفته قبل هیات رئیسه دانشگاه تهران در اقدامی عجیب، خنده دار و چه بسا گریه آور، تصویب کرد که به مقام معظم رهبری دکترای افتخاری بدهد!

از آن مضحک تر اینکه بدون استمزاج از ایشان آن را در جلسه حضوری مطرح نمود و بدتر آن که رئیس دانشگاه تهران لا اقل نرفت همانجا آن دکترای کذایی را تقدیم کند و پاسخ بشنود. بلکه کسب اجازه کرد تا در یک مراسم رسمی با حضور معظم له این اتفاق میمون و مبارک برای دانشگاه رقم بخورد.

تصور کنید می خواستند ایشان را دعوت کنند دانشگاه مثلا در تالار علامه امینی طی یک مراسم رسمی دکترای افتخاری بدهند. دیگر روضه باز نمی خوانم! واقعا که خواص ما، فرسنگها با رهبر معظم انقلاب فاصله دارند. رهبر فرزانه ای که این بی تدبیری را به خوبی مدیریت نمود و ضمن اینکه با تواضع این اقدام را مایه مباهات خویش دانست، تعهد به میثاق طلبگی را به همه طلاب - خصوصا آنها که امروز دچار اشرافی گری و مدرک و مقام پرستی شده اند - گوشزد فرمود:

«البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکترى نیستم؛ همان طلبگى ما کافى است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگى متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانى و جوانى با خداى متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگى پیش برویم، من این را ترجیح میدهم. شما لطف کردید و این براى ما هم مایه‌ى مباهات است، لیکن من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم.»

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 89/2/15ساعت 3:4 عصر توسط | نظر