• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : آقاي مهربان نوه ها...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 45 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    وقتي کسي رو از دست مي دي... اولش دورت شلوغه و نمي فهمي چي به سرت اومده... اومدن بهت تسليت مي گن اما نمي دوني براي چي.... وقتي سرت خلوت مي شه و ديگه کسي نيست بهت تسليت بگه، تازه يواش يواش مي فهمي که چي شده...

    بين يه عالم نوه، عزيز دردونه پدربزرگ‌هام بودم، اما زود از دست دادمشون...

    جاي خاليشون با هزار بار تسليت گفتن ديگران پر نمي شه... اما تسليت مي گم...

    پاسخ

    دقيقا همينطوره... ممنونم...