نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ زهرا 

سلام

دركمال نااميدي براي يافتن پاسخ اين سوالها واساسا كم اهميت بودن اين دغدغه ها در حاليكه دغدغه ونگراني چيز ديگريست،به احترام نگرش وايدئولوژي شما،مطلبتون رو خوندم.مطرح كردن چون وچرا براي كسي كه درقبال كارها ومسئوليتهايش هيچ توجيه منطقي وقانع كننده اي ندارد،چيزي جز آب كوفتن در هاون نيست.انتظار پاسخ بيهوده است چنانكه در مورد صدها عمل غير منتظره ي ديگركه همه بي پاسخ ماندند...آنچه محرز است اينكه درمسير پيش روي ايشان (به حكم ...)نظر وآراء ديگران-حتي آنان كه در به قدرت رسيدنش نقش داشتند-وحتي علما ومراجع كه چندين بار در مقابلش ايستادند،هيچ اهميتي ندارد،واگر جايي به صورت صوري تن به خواسته ي ديگران بدهد،تنها براي خاموش كردن منتقدين است.آينده حقيقت را عريان نشان خواهد داد.اميد كه نوشته هايم متاثر از بدبيني باشد وبه حقيقت نپيوندد.تفسير وتحليلتان از ماوقع كاملا درست است،اما دلخوش داشتن به دريافت پاسخي منطقي،بيهوده است.

پاسخ

بر اين نظرات شما چيزي نمي افزايم و مي توانم بگويم با شما موافقم . البته اينکه فرموديد : ( دغدغه ونگراني چيز ديگريست ) شايد در ذهن من و شما مصاديق متفاوتي داشته باشد... فقط اين را عرض مي کنم که من اين دغدغه ها را چندان کم اهميت نميبينم . چون اينطور درمي يابم که چنين روحيه و رفتاري است که منشأ رفتارهاي ناپسند و ناجور ديگر مي شود .بنابرين در مرحله نخست ، بايد اين رفتار متعصبانه و بي توجهي به نقد منتقدين ، مورد نقد قرار گيرد . و اينکه ما هم چندان به اميد شنيدن پاسخ نيستيم . البته به رسم ديپلمات ها ما هم ابراز اميدواري ميکنيم اين انتقادها اثري در اشخاص مورد نقد واقع شده ، داشته باشد !