وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
تو چه آخوندي هستي كه ...
نظرات :
46
خصوصي ،
136
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد طلبه اي از ..
عرض سلام خدمت شما ( شما سر نمي زنيد گفتم من ديداري تازه کنم )
امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودى و لحظه آخر امام را نديدى؛ جريان عجيبى رخ داد. امام در يك حالى فرو رفت كه تقريباً حال غشوهاى بود. بعد چشمهايش را باز كرد و فرمود: تمام خويشان نزديك مرا بگوييد بيايند بالاى سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كرديم. وقتى همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طى مىكرد يكمرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعيت و همين يك جمله را گفت: انَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلوةِ
هرگز شفاعت ما به مردمى كه نماز را سبك بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد.
امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمى كه نماز نمىخوانند نمىرسد؛ آن كه تكليفش خيلى روشن است، بلكه فرمود به كسانى كه نماز را سبك مىشمارند. يعنى چه نماز را سبك مىشمارند؟ يعنى وقت و فرصت دارد، مىتواند نماز خوبى با آرامش بخواند ولى نمىخواند. نماز ظهر و عصر را تا نزديك غروب نمىخواند، نزديك غروب كه شد يك وضوى سريعى مىگيرد و بعد با عجله يك نمازى مىخواند و فوراً مهرش را مىگذارد آن طرف؛ نمازى كه نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طورى عمل مىكند كه خوب ديگر اين هم يك كارى است و بايد نمازمان را هم بخوانيم. اين، خفيف شمردن نماز است. ( کتاب آزادي معنوي از شهيد مطهري )
شهادت امام صادق ع را بهتون تسليت مي گم.
موفق باشيد