وبلاگ :
اين راه بي نهايت
يادداشت :
ما تبهكارتريم يا ف.ا.ح.ش.ه ها ؟؟
نظرات :
13
خصوصي ،
94
عمومي
پارسي يار
: 7 علاقه ، 7 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
س . جمشيدي
سلام
اين روزها داشتن يک دوست مخالف متخلق به اخلاق نيکو و ادبيات محترمانه و سواد بالا و صبر زياد اونقدر برام غير قابل باوره که هنوز نمي تونم به حضور شما در خانه’ مجازي خودم يقين پيدا کنم ! اما انگار جنس کميابي قسمت من شده است!
من واقعا از آشنائي با شما خرسندم و قطعا در آينده بيشتر از همراهي تان استفاده خواهم کرد .
اما در مورد فرمايشات شما بايد به ياد داشته باشيم که من دانش آموخته’ فلسفه هستم و شما کلام . اين دو قابل جمع نيستند . جزميت حکم شما مربوط به نگاه شماست و من معتقدم چون مبناي مشترک در اين بحث نداريم بايد به اشتراکاتمان اکتفا کنيم و دنبال دوستي هاي جديد باشيم .
خوشحالم کرديد .
پاسخ
از حسن ظنتون متشکرم من هم به فلسفه علاقمندم . فلسفه و کلام به عقيده من همزاد همند ! اما به نظرم گرانيگاه تفاوت نگاه هاي ما مربوط به اين نيست که من متکلمم و شما فيلسوف !مسئله در اينست که فلسفه اسلامي ( يا فلسفه مسلمانان ) با فلسفه غرب زاويه نگاهي متفاوت دارند !اما با شما موافقم که بر اشتراکاتمان تکيه کنيم .ارادتمان دو چندان شد : شاعر بوديد و اکنون دانستم که فيلسوف هم هستيد. فلاسفه هم از نگاه من پيامبراني دردمند و دغدغه مند هستند و درد و دغدغه ، تنها در دل كساني است كه بر زندگي سوارند و نه زندگي بر آنها ! و شما نيز هم شاعريد و هم فيلسوف ! پايدار باشيد