اي بابا عشق چيه حاج آقا . عشق کدومه . يه غلطي کرديم عاشق شديم . اي کاش نميشديم
بچه ها عاشق نشيد . عشق بد خنجريه . اونم از پشت . از ما گفتن
دمت گرم حاج اقا خيلي باحالي
ميگم اين ملکه ي نت کيه؟اومده 4تا فحش داده رفته؟نميشه هم نظر واسش نظر گذاشت.دچار بيماري روانيه؟چه جوريه؟
شايدم عقده ايه؟
شما هم خون خودتو کثيف نکن!اگه فک ميکني به شعورت توهين ميشه طرفدار اين آثار هنري نباش!وگرنه با حرف شما که اونا نميان کارشونو تعطيل کنن.به اندازه کافي طرفدار دارن.
سلام از دعوتتون ممنون البته خيلي گذشته
همون موقع خوندم مطلب رو اما .... کامپيوترمون به فنا رفت تا به حال
و حالا در خدمتيم
درباره هنر و...با شما موافقم.من گاهي فکر مي کنم احساس حقارت نمي کنند آنها؟!
از عشق گفتيد...من دوستش ندارم...و به گمانم ميان عشقو دوست داشتن فرقي است و اينجا کمي دراين باره نوشته استhttp://negahe0kaviri.mihanblog.com/post/18
اين نظر کلي است:خيلي مسرورم که گاهي به وبلاگ شما مي آم
دعا کنيد
راستي من مطلبي به روز کردم حتما بياييد
و حتما حتما درباره محتواي اين شعر نظر دهيد
سلام
بيني و بين الله روي اين جمله تون يکم فکر کنيد
و هر روز ، عاشوراست و روز حسين ! چرا كه اوست كه طلايه دار است و ...
اصلا عاشورا يه چيز ديگست اينکه بخايم اونو با بعضي روزا يکي کنيم ....
بله همه روزها روز حسين ع و حضرات معصومين ع هست همون طور که ماه ها هم به نام حضراته ولي ربط عاشورا به روزهاي ديگه به نظر من منطقي نيست .
راستي نظر شما راجع حضرت آيه الله وحيد خراساني چيه ؟
سلام دوست من
گفتيد دوست داريد به عنوان يه طلبه (يا همانطوري که خودتون گفتيد يه آخوند) به حرفاتون نگاه نکنيم و خب من هم شما رو دوست خطاب مي کنم که اين لقب باعث دورافتادن نشه..
باهاتون موافقم.. من هم وقتي يه فيلم مي بينم با صحنه هايي که نيازي به حضورشون نيست و کمکي به داستان فيلم نمي کنند اما فقط اون وسط گنجانده شدند براي جذب مخاطب حالم بد مي شه.. بنا به گفته ي مامانم که "هرچيزي در عالم هست، در آدم هم هست" قبول دارم که نمي شه از يک سري غرايز دور شد و نديده انگاشتشون اما به نظر من نيازي هم نيست اصرار داشته باشيم روي بروزشون...
هرچند که من و شما و امثال من و شما هرچند ناراضي باشن يه عده کارشون رو مي کنن و از اين کار دارن استفاده هم مي برن....
شاد باشيد.. خوشحال شدم از آشناييتون.
با برداشت سوم و چهارم موافقم.
اين که از جذابيت هاي جنسي و تحريک غريزه ي افراد استفاده شود تا اثري مورد توجه قرار گيرد، هم سواستفاده است و هم ظلم است به خود اثر.
به نظر من يک اثر هنري قداستي دارد که با آلودگي به برخي نگاه هاي پرت و لاابالي ارزش خود را از دست مي دهد. جاذبه ي جنسي در يک اثر باعث مي شود مخاطبين طيف هاي گوناگوني پيدا کنند. و هنرشناسان واقعي در قفا بمانند. هنرشناساني که نظرشان باعث ارتقاي يک اثر مي شود، در لواي ِ بسياري ِ مخاطبين ِ ظاهر طلب گم بشود. اين خود ظلمي است که صاحب اثر به هنرمندي خود و اثر خود مي کند. و بعد از آن است که ما و هنردوستان مورد ظلم قرار مي گيريم. کافي است که يک تصوير مستهجن و يک اثر هنري جنسيتي را در برابر کسي که نگاه غريزي به اثر دارد بگذاريم. باري آن تصوير مستهجن بيشتر جلب نظر او را خواهد کرد و اين افتضاحي است براي آن هنرمند که اثر هنري خود را در قالبي در آورده که هنر را به ابتذال مي کشاند. از سويي جنسيت خود جاذبه دارد. هنرمندي که مدام با جنسيت "طالب تراشي" کند به زودي زواياي ريز هنر را فراموش مي کند. و دست از کوشش براي متفاوت شدن بر مي دارد. چون مي بيند به اين کارها و سختي هايش نيازي ندارد و همين گونه کلي مخاطب دارد. باز هم تاکيد مي کنم که چنين هنرمندي اولين ظلم را خودش و بعداز آن هنرش و اثر هنري اش مي کند.
سخن زياده گفتم. اما حرف هايم در اين باب تمام نشد.
امروزه فضا اينطوري است که تا يه حرفي بزني متهمي !!
آخوند يا غير آخوند فرقي نميکند.چون به سوي فرديت در حرکتيم ومحک قضاوت ها " من " است ، نه ارزشها وحقيقت....
دعوتتان ميکنم به بازديد از کلبه مجازي ام .