• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : آنگاه پس از تندر ...
  • نظرات : 17 خصوصي ، 122 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اين نوشته را چون کمي طولاني است و سايت اجازه نميدهد در دو قسمت مي فرستم .

    البته آنچه را که در حال حاضر قابل مشاهده است و چهره هاي شادي را کمتر در جامعه نظاره مي کنيم يک بخش برميگردد به تبعات انحرافات و آفات دين و دينداري در مجموعه اي خاص از افراد و بخشي هم به دلايل اقتصادي و سياسي و اجتماعي که باعث گرديده شور و نشاط را کمتر شاهد باشيم . بياييد واقع بين تر باشيم . بنظر من اکثريت مطلق جامعه چه مرد و چه زن و از هر طبقه اجتماعي زيبايي را دوست دارند و آنرا در زندگي بکار ميبرند . کساني که زيبايي را در اسارت گذاشته اند آنقدر اندک اند که نبايد کوچکترين اهميتي به آنها داده شود .

    نمي پذيرم که فرموديد در فرهنگ " ما " اندوهناکي علامت دينداري است . ميخواهم اين را به شما اطمينان دهم که تعداد بسيار قليلي اين علامت را دارند و اکثريت جامعه چهره مغموم را علامت دينداري نمي دانند . اگر مي بينيد مردم چهره بشاشي ندارند دليل آن برميگردد به سياست هاي متوليان رسمي دين و زمامداران و قانون گذاران و همچنين کساني که خودسرانه براي مردم تصميم مي گيرند و شادي را به دلايل مختلف از جامعه مي گيرند . بنابراين بنظر مي آيد خطاب شما نه به آحاد مردم بلکه بايد به ارکان حکومت باشد . شما سياست درهاي باز را اعمال کنيد و سخت گيري هاي مذهبي را کنار بگذاريد و اينقدر مته به خشخاش نگذاريد و جلوي حرکت هر کسي را که با او لجاجت داريد نگيريد و سياست هاي تنگ نظرانه را کنار بگذاريد و به خواست توده مردم اهميت و احترام بگذاريد خواهيد ديد که نشاط به جامعه بر ميگرده و به تبع آن در روابط اجتماعي و اقتصاد نيز شکوفايي حاصل مي شود . بارها و بارها ديده ام که اجازه مراسم جشن و سرور از طرف وزارت ارشاد داده شده ولي از طرف زورمداران جلوي آن گرفته ميشه و متاسفانه مسوليني که مجوز آن را صادر کرده اند بخاطر از دست ندادن ميز رياست شان دم فرو بسته اند .

    پاسخ

    سلام دوست عزيزم ! گمانم سوءتفاهم شده منظور من از زيبايي ، زيبايي ظاهري نبود ! منظورم زيورآلات و لباس زيبا و اينها نيست. اگرچه مانعي ندارد كه اينها را هم در نظر بگيريم . من به زيبايي هاي مفهومي و معنوي تاكيد مي كنم . توضيح هم دادم كه دوست داشتن مردم ، دوست داشتن طبيعت ، دوست داشتن مخلوقات خدا ، مهربان بودن با بنده هاي خدا و ... اينها نشانه هاي زيبا بيني و زيبايي پرستي است ....اين پست ابداً تم سياسي نداشت و تحليل شما را هم اصلا نمي پذيرم ! من در مورد فرهنگ عامه حرف مي زنم و معتقدم در نهاد ناخودآگاه مردم ، اون علاماتي كه اشاره كردم ، نشانه « با خدا بودن » پنداشته مي شود ! اينها چه ارتباطي با اركان حكومت دارد ؟ ضمناً تعبير شما به : « متوليان رسمي دين » براي من بسيار آشناست و خاستگاه اين نظرياتتان را مي دانم كه از كجاست ! خواستيد مي توانيم روي آن هم بحث كنيم اما در مورد اين پست بايد بگويم ابداً هيچ ارتباطي با حكومت و فرهنگ توده مردم وجود ندارد . مگر اينكه بخواهيد همه چيز را سياسي ببينيد و سليقه مقبول سياسي خودتان را توجيه كنيد ! از يك طرف مي گوييد وزارت ارشاد اجازه مراسم جشن مي دهد از آن طرف مي گوييد قانونگذاران و اركان حكومت ، شادي را از جامعه مي گيرند !! خب مگر وزارت ارشاد از اركان حكومتي و تصميم گير نيست ؟ ... منظورتان از سياست درهاي باز و كنار گذاشتن سخت گيريهاي مذهبي چيست ؟ عبارت « سخت گيري مذهبي » يك گزاره پارادوكسيكال است ! اگر به دين معتقديم بايد حدود و مرزهاي مشخص شده توسط دين را با جان و دل بپذيريم و نبايد مرزهاي تعريف شده توسط دين را ، تلقّي به سخت گيري و گير دادن كنيم !! اگر هم كساني دارند سخت گيري هاي خودسرانه مي كنند كه ديگر ارتباطي با دين ندارد ! چرا اينها را به دين گره مي زنيم ؟؟