• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : براي رضا اميرخاني که دوستش دارم
  • نظرات : 15 خصوصي ، 67 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     


    با سلام بر شما و دوستان

    با مطلب مهم:

    "چه شده است عده اي وسيع کمر به قتل سياسي احمدي نژاد بسته اند"

    به روز مي باشم. حتما" مطالعه بفرماييد.

    پاسخ

    سلام؛ ممنونم، چشم
    سلام حاجي... گل گفتي ودر سفتي.... امروزه پيره زناي ده ما هم تحليل سياسي مي کنند بيا و ببين ... اون وقت اميرخاني عزيز نعل وارونه مي چسبونه ته پاي قرهنگ
    پاسخ

    سلام سيد! خداييش دوست ندارم کلام درشت خطاب به اميرخاني گفته بشه، هرچند...


    سلام.

    با اجازه لينک شديد

    پاسخ

    سلام؛ لطف فرمودين
    + زينب سادات 

    سلام

    بازنشر مي دن تا بقيه بخونن و تاييد يا تکذيب کنن.

    سياست يعني اين! هر چند آدم سياسي نباشي!

    پاسخ

    اين"بقيه" به اندازه ي کافي از طرف ايشون حرف زدند، حالا نوبت خودشونه ديگه! دموکراسي يعني اين!
    + محسن همتي 
    ببخشيد ميشه بگين (در پاسخ کامنت قبلي) کجا از اميرخاني شير دوشيدن و سواري گرفتن؟ حتما شما با لباس پيامبر براي اين موضوع شواهدي دارين. اميرخاني قبل و بعد انتخابات کاملا سکوت کرد. کي ايشونو دوشيدن و سوارش شدن؟
    پاسخ

    توضيح دادم، ظاهرا عنايت نفرموديد!! همونطور که آقا هم فرمودند، سکوت در ايام فتنه به غبارآلوده شدن فضاي فتنه کمک کرد و خوش خيالي و خام خيالي است اگر گمان شود که سکوت راه برون رفت از فتنه است!! همانطور که به زعم شما اينگونه است! و از بيانتان در مورد اميرخاني که "قبل و بعد از انتخابات کاملا سکوت کرد" بر مي آيد که اين سکوت را نقطه ي قوت رفتار او مي دانيد در حاليکه عرض کردم که سکوت ايشان و ذهنيت شما ناشي از يک بدفهمي يا احيانا عافيت طلبي است... بگذريم! فکر ميکنم چند روز قبل فرموديد که حرفهايي را که بايد به هم ميگفتيم، گفته ايم! اينطور نيست؟
    + سيد 
    عرض ارادت دوباره
    « زاويه داشتن نگاهشان با نگاه آقاست»واقعا از يک همچين جمله اي در شگفت شدم اون هم از زبان شما!!چرا؟چون در ديدگاه من و شايد اميرخاني اصل اسلامه نه اشخاص که حضرت امير فرمود حق در اشخاص مستتر نيست.
    در نگاه ما رهبري قبل از انتخابات و بعد از انتخابات خيلي با هم فرق مي کنه،شخصي که بايد عامل تعادل در جامعه و احزاب سياسي باشه خودش رو تو يک گروه فرض مي کنه و باعث ملتهب شدن جامعه مي شه!نه برادر من صحبت هاشمي و احمدي نيست که به قول شما عددي نيستند و قول درستي هم هست صحبت اينکه رهبري به حرف هيچ کس گوش نداد مثل نامه هاشمي و بعد فهميد که درست مي گفته سر قضيه خونه نشيني احمدي ولي ديگه خيلي دير بود.
    در ضمن به نظر من در قضاياي سال 88 بايد به اين حرف حضرت امير که در مواقع فتنه مانند شتر دو ساله اي باش که نه سوارت شوند و نه شيرت را بدوشند بايد عمل مي شد که اتفاقا اميرخاني هم به همين عمل کرد چون هر دو طرف ناحق بودن.


    يا علي
    پاسخ

    سلام سيد عزيز/ اول: از طرف اميرخاني حرف نزنيد! اينها نظرات شماست نه ايشان! مگر اينکه خودتان، همو باشيد!!/ دوم: آگاهانه يا ناآگاهانه، کلام اميرالمومنين را تحريف کرديد! حضرت امير هيچگاه نفرمودند حق در اشخاص مستتر نيست يا چيزي شبيه به اين! بلکه کلام مولا اينست که: اعرف الحق تعرف اهله. يعني اول حق را بشناسيد که در پي آن اهل حق را هم خواهيد شناخت. در ثاني هميشه اينطور نيست که حق به قول شما در افراد مستتر نباشد. چراکه خود پيامبر و اميرالمومنين در فتنه ها، شخص جناب عمار را به عنوان معيار تشخيص جبهه ي حق از باطل معين فرمودند. / سوم: دوست عزيز! اول فکري به حال دم خروسهاي بيرون زده از فرمايشات تان بفرماييد و بعد قسم حضرت عباس بخوريد!! مي گوييد هاشمي عددي نيست و رهبر هم نبايد خودش را در يک گروه خاص فرض کند، بعدش ميفرماييد که چرا آقا به نامه ي سراسر تفرعن و زياده خواهانه و نفساني هاشمي توجه نکردند!! نه اينکه هاشمي در هيچ گروه سياسي خاصي نبود و فراجناحي رفتار ميکرد، آقا حتما بايد به حرفاش گوش ميدادن!نه؟؟ از يه طرف ميفرماييد افراد معيار حق نيستند و از طرف ديگه آقا چون به حرفاي هاشمي گوش ندادن، پس تعادل رو رعايت نکردند! از يه طرف ميگيد هر دو طرف ماجرا ناحق بودند و اميرخاني کار خوبي کرد که سکوت کرد و از طرف ديگه ميگيد چرا آقا به نامه ي هاشمي توجه نکرد! جل الخالق!! يعني بايد به حرف ناحق گوش ميدادن؟؟ بالاخره از نگاه شما افراد (هاشمي) معيار حق هستند يا نيستند؟! اين دم خروسها رو لااقل پنهان کنيد تا بشه باور کرد که قبل از اتتخابات به رهبري آقا ايمان و التزام داشتيد ولي بعد از اتتخابات نظرتون در مورد ايشون عوض شده! آره عزيزم... / چهارم: آفت مسائل ديني سطحي نگري است. شما صرفا در مورد تاريخ و فرمايشات اميرالمومنين يک چيزهايي شنيده ايد و بعد هم به همان شنيده ها پروبال ميدهيد و خواسته يا ناخواسته کلام امام را تحريف ميکنيد. همانطور که اول هم عرض کردم! اين که امام علي فرمودند: کن في الفتنة کابن لبون لا ظهر فيرکب و لا ثدي فيحلب، معنايش اين نيست که در فتنه ها سکوت کنيد و با عافيت طلبي خودتان را بکشيد کنار!! امام نفرمودند سکوت کنيد بلکه ميفرمايند رفتارتان طوري باشد که به غبار فتنه دامن نزند. گاهي سکوت کردن به معني رضايت و تقرير است و اتفاقا سکوت اميرخاني از جمله رفتارهايي بود که تا جا داشت هم از آن سواري گرفته شد و هم شيرش دوشيده شد
    بسم الله
    سلام حاج آقا به روزم خوشحال ميشم سر بزنيد....
    ياعلي
    پاسخ

    سلام، چشم

    با سلام

    با پست جديد اصول سياست خارجي اسلام 3 « دعوت به اسلام» به روز هستم. ممنون ميشم اگر لطف کنيد.

    پاسخ

    سلام، چشم
    + سيد 
    دوست دارم اين لينک و بخونيدچون من تقريبا باهاش موافقم.فکر مي کنم جواب سوال هاتون رو ميده!


    يا علي
    پاسخ

    حرفايم را به صاحب لينک همانجا ميگويم اما به سيد عزيزم ميگويم که سيد! اينها جواب سوالات امثال من نيست. اين آقايون مثل آقارضاي اميرخاني، امر براشون مشتبه شده و فکر ميکردن و ميکنن که توي اون قضايا يه طرف احمدي نژاد ايستاده بود و يه طرفم هاشمي!! و چون احمدي نژاد گاهي شارلاتان بازي و بي تقوايي کرده، پس هم خودش و هم حاميانش آدم بده ي قصه اند! در حاليکه نه احمدي نژاد و نه هاشمي و نه موسوي، در نگاه و تحليل ما عددي نيستند و نبودند. ما فقط آقا را ميشناختيم و ميشناسيم. اگر حامي يا منتقد کسي ميشويم، نه به خاطر خودشان، که به دليل همگرايي يا زاويه داشتن نگاهشان با نگاه آقاست! و امثال من از اينجاي داستان ناراحتيم که اميرخاني در اين مورد دارد کم لطفي ميکند. من هم معتقدم احمدي نژاد و بعضي هوادارانش گاهي بي تدبيري و بداخلاقي کردند، من هم به بي تقوايي و تنگ نظري جهان نيوز و رجانيوز و ... معترض بودم و هستم ولي قصه ي اميرخاني براي سکوت دوساله و واگويه ي امروزش اينها نبايد باشد که!! من ميگويم ره بر داستان سيستان در مناسبات و تحليل توي اميرخاني، کجاي ماجراست؟! توي اميرخاني داري طوري حرف ميزني که انگاري بروبچه هاي ارزشي يه مشت گاگول ساده ي چشم بسته بودند؛ و نبودند رضاي اميرخاني... نبودند! آن هنگام که بچه بسيجي هاي بي ادعا، داشتند کف خيابون مظلومانه از حيثيت جمهوري اسلامي و از شخص آقا دفاع مي کردند، اميرخاني به سياحت رفته بود! چرا؟؟ آن هنگام که بچه بسيجي هاي بي ادعا، گوشت قربوني منازعه ي کثيف سبزها و اصولگرانماها شده بودند و فقط به هواي سپر بلاي آقا بودن، توي خيابوناي تهران و فضاي مجازي فحش و کتک ميخوردند، اميرخاني کجاي ماجرا بود؟؟ نميگم که بايد ريا ميکرد و چيزي غير از اوني که بهش معتقد بود به زبون مياورد، ولي حداقل ديگه اينو ميتونم ازش انتظار داشته باشم که سرنخها رو گم نکنه و عين "بي آقاها" و "بي ره برها" تحليل نکنه!! اين، انتظار زيادي از کسي مثل اميرخاني ست؟؟
    خيلي کيف کردم دقيقا زديد به هدف... دلم خنک شد اين حرفا رو يه جا شنيدم.
    پاسخ

    :((
    سلام خداوند انشالله بر توفيقات شما بيافزايد اگر دوست داشتيد به اين وبلاگ سر بزنيد
    پاسخ

    سلام؛ متشکرم... چشم
    واي به اون روزي که ارزش ها عوض بشن.يعني حال الان ما.کلاس اين نيس که همراه نظام باشي، دولتتو درک کني،حرف از دين بزني،مثبت فکر کني!!!يعني تو يه اُمُلي اگه اينجوري فکر ميکنن!!
    قبول ميکنم 90 درصد اونايي که الان کاسه ي داغ تر از آشن اگه نظام عوض شه با يه تغيير 180درجه اي شروع به رقص و شاباش ميکنن ولي اين دليل نميشه مشکل رو از يه جاي ديگه بدونيم و بشينيم هي زِر بزنيم مملکته داريم؟دولته داريم؟شانسه داريم؟زندگيه داريم و هزار تا نداشته هامونو رديف کنيم!راه آدماي سست عنصر هميشه راحترين و آسون ترين راهه.
    پاسخ

    والا چه عرض کنم... دوست ندارم و فکر نميکنم اميرخاني از اونها باشه

    سلام

    آقاي اميرخاني کجا اين افاضاتو فرمودن؟؟

    من کتاب سر لوحه هاشونو خيلي دوس دارم،گاهي فکميکنم اگه امير نبود ما بچه مثلا حزب الهي آ!جاي من او و ارميا وبيوتن چي بايد ميخونديم!..کلا برام شده ي سنبل!آخه هم مهندسي شريف خونده هم اهل دله هم ..خلاصه به ي بعد خلاصه نميشه!دردشمام لابد از همين جا ناشي ميشه!که تقريبا يکي يدونس!..

    من واقعا از کاراي اين پدرودختر حيرت ميکنم!سکوت حرف قشنگي براي گفتن داشت..

    اهل دعوت نيستم چون شما بزرگ ماييد ازتون ميخام قدم رنجه کنيد واز راهنماييتون محرومم نکنيد

    التماس دعاهاي ناب تو لحظه هاي ناب ووو

    پاسخ

    سلام؛ نميدونم اميرخاني يکي يه دونه هس يا نه! ولي اگر هم باشه دليلش مهندس بودن يا حتي اهل دل بودن هم نيست! دليلش اينه که پاي ارزشها و معارف ديني-فرهنگي-سياسي ما رو به ادبيات داستاني باز کرد و به دليل نگاه اينترنشنال و فراايرانيش به اسلام. و البته اميرخاني تنها نويسنده اي نبود که اين ويژگيها رو داشته باشه و بگذاريد بگم چيزي که اميرخاني رو به مخاطب عام (که به تعبير شما اکثريتشون از حزب اللهي ها هستند) شناسوند، داستان سيستان بود و البته تا اون برهه و بعد از اون برهه، اميرخاني ثابت کرد که لياقت اين شناسايي و هواداري رو داره ... اميدوارم الان هم داشته باشه/ چشم، حتما خدمتتون ميرسم


    سلام نام خداست...

    اگه از يه زاويه ديگه نگاه کنيم مي بينميم که خليلي امکان داره براي ما هم باشه... البته شايد...

    من کارشناس نيستم اما خواننده حرفه اي هستم قلمتون جذاب و مفيده...

    ممنون

    پاسخ

    و عليکم السلام؛ بله البته که امکان داره... ممنونم
    خوب چيز جديدي نيست . تو اين سي و سه سال بريده و فنردررفته زياد داشتيم . البته من در مورد آقاي اميرخاني کلا به نتيجه و جمع بندي مشخصي نرسيدم .
    پاسخ

    منم مثل شما معتقد نيستم که اميرخاني جزو بريده ها و فنر در رفته هاست... و خدا نکند که باشد
     <      1   2   3   4   5      >