• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : مهارت ارتباط با جنس مخالف
  • نظرات : 11 خصوصي ، 56 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام

    چه بامزه... اتفاقا من سال دومي ام ... از همون اول كه اومدم دانشگاه با اين مسئله درگير بودم و وبودنو اينا...

    الان البته كم كم دارم يه چيزايي رو براي خودم تعريف ميكنم

    اخه ادمي ام نبودم كه فقط برم دانشگاه كه درس بخونم ، نميتونستم يه روز عين بچه ي ادم بشينم سر كلاس!! سرم درد ميكردو ميكنه واسه كارهاي مختلف كه توي يك سالي كه گذشت هم انجامشون دادم، تعامل خوبي هم بود ، خدا رو شكر ، برو بچه هاي دانشكده مون (هرچند دانشكده هنره!) ولي اكثرا باصفان و با حال و با جنبه و ديگه چي بگم ريا نشه!!! اي بابا...

    تشريف بياريد اون ورا... خوشحال ميشم

    ياعلي والتماس دعا

    پاسخ

    عليکم السلام... آهان! دانشگاه هنر ديگه! با صفا و اينا...