• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : مهارت ارتباط با جنس مخالف
  • نظرات : 11 خصوصي ، 56 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ببينيد تعارف رو بزاريم کنار.دوستان يه رساله عمليه رو نشون بدن که در اون چيزي تحت عنوان يا قريب به مضمون"رابطه دختر و پسر"درش باشه!رها کنيم برخي نظريات هاي شبه مذهبي هاي روشنفکرنما رو که آخر حرفشون سر از گره زدن اسلام و مدل زندگي غربيه!
    راه حل همون راه مطمئن دين هست."حجاب و حيا" براي بانوان و"کنترل نگاه و غيرت"در مردان.
    اين تئوري اسلامه که نگاه جنسيتي رو با اين روش به حداقل مي رسونه و نگاه و کرامت انساني رو بالا مي بره.
    تمومه راه حلها چه فرهنگي چه قهري بايد توي اين چارجوب باشه.
    پاسخ

    بله! در هيچ رساله‏ي عمليه‏اي بخشي تحت عنوان رابطه‏ي دختر و پسر نداريم، همونطور كه در هيچ رساله‏ي عمليه‏اي، بخشي تحت عنوان احكام حج هم نداريم! ببينيد اين كه من ميگم مهارت ارتباط با جنس مخالف، معناش تشويق و مشروعيت دادن به اين ارتباط نيست! بلكه ما از اين ارتباط ناگزيريم! چاره‏اي از اين ارتباط نيست: در دانشگاه، در محل كار، در محيط فاميل، در كف جامعه و... بهرحال اين ارتباط خواه ناخواه بوجود مي آيد مگر اينكه مردان را ببريم سياره‏ي عطارد و زنان را هم ببريم اورانوس! دغدغه‏ي من اينه كه حالا كه اين ارتباط داره در انواع و اقسامش شكل ميگيره و متاسفانه آسيب‏هايي هم براي دختر و پسر داشته، خب بيايم پاشنه‏هاي آشيل و تنگه‏هاي احد اين ارتباطات رو بررسي كنيم تا اين آسيب‏ها به حداقل برسه. در متن هم عرض كردم و چند بار قيد «ضرورت» رو آگاهانه ذكر كردم و اين يعني اينكه من معتقدم اين روابط بايد به حداقل و نقاط ضرورت برسه... بله! «راه حل همون راه مطمئن دين هست: حجاب و حيا براي بانوان و کنترل نگاه و غيرت در مردان» ولي مگر محتواي اين پست خارج از اين چارچوب بود؟ يه چيزي رو سربسته خدمتتون عرض كنم: ما در مرحله اي هستيم كه به دليل رفتار بسيار بسيار بد و كج سليقگي متوليان فرهنگ در حوزه‏ي اخلاق و حجاب و عفاف، متاسفانه اين گفتمان ها و به تعبير شما تئوري‏هاي دين در اين حوزه، به شدت لوث و دستمالي شده است و يه نوع رمانندگي در مخاطب ايجاد كرده! به همين جهت من دوست دارم از ادبيات فراديني براي طرح گفتمان‏هاي ديني استفاده كنم. وقتي من مي‏گويم «در روابط با جنس مخالف نبايد نگاه جنسيتي به طرف مقابل داشت»، اين معنايش همان گفتمان غيرت و كنترل نگاه و مديريت غريزه‏ي جنسي است. يعني من مخاطبم را با اين ادبيات فراديني به همان جايي مي‏رسانم كه مورد نظر گفتمان ديني است! و اگر منظور برادر عزيز و دوست داشتني من اينست كه من بايد از ادبيات متن دين (مثل غيرت و حيا) براي طرح اين مسائل استفاده كنم، بايد بگويم متاسفانه ما داريم تاوان غفلت و قصور متوليان كج‏سليقه‏ در حوزه‏ي فرهنگ را مي‏دهيم... هم امثال من و هم نسل فعلي! فكر مي كنيد من بدم مي‏آيد از ادبيات متن دين استفاده كنم؟ با اينكه با اين ادبيات، آشناتر و مانوس‏تر از ادبيات فراديني هستم؟...نه عزيزم! نه...