سلام . نه خواهش ميكنم شما درست ميگيد و دغدغه ي پايان نامتون هم دغدغه ي درستي است . مخصوصا كه اين دغدغه ، رنگ نگاه زيبايي شناسانه و مهندسي هم بگيرد ...

سلام ... نه ! نه ! شهامت داشته باشد و مردش باشيد ! بايد باشيد ! دلتان را قرص كنيد و بينشتان را محكم و صحيح كنيد و به درستي انديشه تان اعتماد كنيد تا زبانتان در بيان حقيقت گويا و شيوا باشد !

سلام / مگه ماها تارك دنييايم الان ؟ :دي

سلام . خوشحالم كه با سياست ارتباطش نمي دهيد چون مي گويند سياست يتيم است و والدين ندارد ! البته اون سياستي كه ميگن والدين نداره ، سياسي كاري و سياسي بازيه ! كه ثمره اش دور شدن دلها و دلخوري است . البته همه آدمها سياسي هستند و فكر سياسي دارند و حتي كسي كه مي گويد من سياسي نيستم ، اين خودش يه نظر سياسي است ... بهرحال من هم خوشحال ميشم از اين تعامل و ارتباط .

سلام . بله ، فوق العاده اس ! ... ولي من پيشنهاد مي كنم شما بياين :دييييييييييي ! ... من از مسائل فني و مهندسي معماري چيز زيادي نمي دونم ولي حقيقتاً از تماشاي يك بناي مهندسي شده و زيبا ، مسحور و محظوظ مي شوم مثلاً هر وقت ميرم خانه هاي تاريخي كاشان ، انگار وارد يه دنياي رويايي و ململين شدم اصلا از خود بي خود ميشم ... به فلسفه معماري هم علاقمندم و تقريبا 7 يا 8 سال قبل كتابي خوندم در مورد فلسفه معماري ( يا به عبارتي فلسفه در معماري) با آثاري از فلاسفه بزرگ غرب . خيلي بهم چسبيد و لذت بردم. بعد از اون هر وقت اسم معمار يا معماري رو مي شنوم اين جمله بسيار عميق و زيبا مي آد توي ذهنم كه يه فيلسوفي گفته بود : ( معماري ، موسيقي منجمد است)

همينطوره ...

همه سرزمين ها ، سرزمين خداست و مخلوق خدا ! از ميان همه موجودات فقط انسان و جن هستند كه معصيت خدا مي كنند و ديگر موجودات دربست و مطلق در حوزه طاعت و حيطه ولايت الهي هستند. بنابرين هيچ سرزميني ملعون نيست. البته بعضي سرزمين ها بخاطر بعضي مسائل ديگر ، شرافت پيدا مي كنند مثلا مكه و كربلا . اما هيچ سرزميني اينطور نيست كه ذاتاً ملعون و پست باشد و نشود مثلا در آن نماز خواند حضرت امير اگر قرار بود سرزميني را لعن كنند در مورد كوفه اين كار را مي كردند چون از اين شهر بود كه صدمات و لطمات سنگيني بر حكومت اسلامي حضرت امير وارد شد. در حاليكه حضرت هرگز اين كار را نكردند . معارف اسلامي مي گويد نحسي و شوم دانستن، امريست خرافي و بي مبناي علمي و عقلي و نقلي ! اتفاقا در روايات داريم كه كسي به خاطر بدبياري و اتفاقات بدي كه در يك روز خاص برايش پيش آمد شروع كرد به لعن و نفرين به آن روز و روزگار ! امام صادق عليه السلام بلافاصله به او فرمودند : روز و روزگار مخلوق خدايند نفرينشان نكن ، كارهايت را درست انجام بده (به اين مضمون) ... نكته بسيار مهم اينجاست كه علم حديث شناسي علميست بسيار دقيق كه اگر بخواهيم از يك روايتي برداشت و تحليل داشته باشيم ، مكانيسم خاصي دارد و اولين قدم آن اينست كه اساساً آيا اين روايت از امام معصوم هست يا جعلي و غير معتبر است ؟ و يا مثلاً اين نقل تاريخي درست و معتبر هست يا نه ؟