• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : تو چه آخوندي هستي كه ...
  • نظرات : 46 خصوصي ، 136 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10      >
     
    + پژمان رضازاده 
    وقتي توي پارسينه اين مطلبو خوندم مواردي به نظرم رسيد که پاسخي بود بر سوالاتي که مطرح کرده بودي براي همين اومدم توي بلاگت ولي اينجا يه عبارتي ديدم که کلا از طرح پاسخ منصرف شدم. در واقع يادم اومد که گفتگو با کسي که اين تلقي خاص رو داشته باشه اثربخش نيست (ضمنا فکر کنم ذي طلبگي درست باشه نه زي طلبگي)
    پاسخ

    سلام جناب رضا زاده ! كدوم عبارت از طرح پاسخ منصرفتون كرده ؟ كدوم تلقّي ؟ بهرحال من هر تلقي هم كه داشته باشم ميشود با طرح بحث و گفت و گو به يك نگاه مشترك برسيم ! من اين پست رو براي اين طرح كردم كه نظر ديگر دوستان رو بدونم . اگر فقط نظر خودم برام مهم بود كه خب مي نشستم براي خودم توي دفترم مي نوشتم عزيز ! كاش نظرتون رو بيان مي كرديد . البته منتظر مي مونم تا دوباره تشريف بياريد ... ضمناً زِيّ واژه اي عربي است و به همين صورت صحيح است . خيلي متشكرم كه تذكر داديد ... من منتظرم پژمان عزيز !

    سلام...اول از کامنتتون فکر کردم قصد شوخي داريد ولي انگار قضيه جديه...خوبه اينم روشيه واسه خودش...موفق باشيد

    پاسخ

    سلام . ببخشيد ! كدوم كامنت ؟

    سلام

    از اينده نيوز ميام

    چه وبلاگ پر مخاطب خوبي.

    چه مطلب قشنگي.

    دغدغه اينست که اگر نگاه جامعه به روحاني ، واقع بينانه باشد ، هم روحاني مي تواند بهتر و راحت تر بين مردم جامعه اش کارهايي که بايد ، بکند و هم رفلکس و تاثيرپذيري جامعه از فعاليت هاي روحاني ، زيباتر و عميق تر مي شود

    اينو سه بار خوندم من!

    حالا واقعا گل رو گذاشتيد تو کيفتون؟ چه خنده دار!

    اتفاقا هفته پيش که رفته بوديم سينما خيلي به اين فکر کردم که يه طلبه چطوري مي تونه بره سينما؟

    پاسخ

    سلام . خوش اومديد ! متشكرم ... بله واقعا شاخه گل رز رو گذاشتم توي كيفم ! ديگه توي جاساز كردن گل حرفه اي شدم !!!
    + علي 
    پيامبر اسلام چنان با مردم نشست و برخواست مي کرد که اگر با تني چند از مسلمانان در مسجد نشسته بود و گفتگو مي کرد اگر ناشناسي از در وارد مي شد نمي توانست بدون آنکه سوال کند و تنها از روي ظاهر تشخيص دهد کدام يک پيامبر است.
    آيا عبارت فوق درست به گوش ما رسيده است؟ حاج آقا.

    حاج آقا شما لباس پيامبر را مي پوشيد اين لباس حرمت دارد ديگر . همه کاري که نمي شود در اين لباس کرد. مي شود؟؟؟
    پاسخ

    بله علي آقا ! اون مطلب درسته ولي معناش اينه كه پيامبر هيچ گونه تشخص طلبي و برتري طلبي نداشتند . واما بحث ما در مورد اينه كه جامعه ما يه سري خط قرمزهاي عبثي براي روحاني تعريف كرده كه هيچ منطقي نداره . البته شما درست ميگيد لباس و شيوه و منش پيامبر حرمت دارد و هر كاري نبايد در اين لباس كرد و اين همان رعايت زي ّ طلبگي است كه تاكيد كردم . ولي كارهايي كه به شان و شخصيت طلبه ارتباطي ندارد و يك كار انساني و معمولي است ، نبايد ازش تابو درست كرد

    7سلام عليكم و رحمة الله

    حالتون خوش و ايامتون به كام

    خب راستش تعجب كردم كه حاجي جون خودم وبلاگ به اين ماهي داشتند و من سرنزده بودم

    مطالبتون بجاست و قلمتون زيبا

    منم اتفاقا از همين ديدگاه توي جامعه خيلي وقتها كلافه شدم مثلا يه نمونه شم اينكه اجنماع انتظار دارند كه اگه به توي آخوند ظلم شد تو مثل يه آدم بي عرضه بري كنار و از حقت دفاع نكني و اگه بخواي از حقت دفاع كني وااااااااي ديگه از تو بدتر نيست و بعدشم تو رو به ژچند هزار آخوند ديگه جمع مي زنند و همه رو متهم به دنياطلبي و ظلم مي كنند

    يا اينكه خب هر چي باشه بچه سرايانم و سراياني ها هم در جنوب خراسان به دست فرمون موتوري معروف ولي اگه خداي ناكرده خداي ناكرده زبونم لال با عمامه سوار موتور بشم اونجاست كه ...

    يا اينكه در دوران عقد يكي دو شاخه گل رز خوشگل بگيري دستت و بري در خونه پدرزنت يه مرتبه متوجه ميشي كه اي بابا چند جفت چشم از لاي درهاي روبرو نگات مي كنند ديگه پنجره هاي نامرئي رو چشمهاي پنهان رو كه خدا مي دونه و البته كار به اينجا ختم ميشه كه يه روز يه آقا بهت بگه: شما آخوندا چرا اختلاف درست مي كنيد توي خونه ها؟ مي پرسي مگه چي شده؟ ميگه زنم گفته ببين حاج آقا براي زنش گل مي خره تو شده تا حالا برام گل بخري ؟ . اصلا كدوم آخوند تا حالا گل دستش گرفته كه شما گل دستت ميگيري ؟ هان؟! هان؟!

    يا اينكه ببينند توي كافي نت با عمامه نشستي اونوقته كه حكم خروج از زي طلبگي و البته مصداق اين حديث شدن كه من خرج من زيّه فدمه هدر برت وارد ميشه و اتفاقا يكي از بازاريها هم به همين خاطر توي مسجد پچ پچ و اينكه بله اين آخونده عدالت نداره ...

    چقدر حرف زدم! .. اي بابا مگه آخوند هم اينقدر توي نظرات وبلاگ، روده درازي مي كنه؟!!! .... استغفرالله

    پاسخ

    سلام عزيز دل ! منوّر فرمودين . ماهي از خودتونه ! ... حاجي جون شما كه دلت پر دردتر از من بود قربونت برم ! حالا همه چي يه طرف اون موتور سواريت يه طرف :دييييييييييييييييي . ميگم حاجي جان ! گفتي موتور سواري ، ياد آرنولد شوارتزنگر افتادم كه توي ترميناتور سوار اون هارلي ديويدسون غول پيكرش مي شد و قااااااااااااااااااااااااااااااانننننننننننننننننننننننن !!! چه حالي مي كرديم با اون موتور سواريش // ... باز هم منوّر بفرمايين و گر خطا كرديم ، اصلاحش تو كن !

    با سلام

    با فرهنگ دفاع مقدس گذشتني است و يا رسيدني ؟ به روزم

    پستهاي قبلي

    يک پست نامه اي در مورد آموزشگاههاي بيهوده سينمايي

    خانه سينما نهادي غير مسئول و تخريبچي در عين حال مدعي گنده گو

    وبلاگ پشتيبان

    www.sinama-hl.mihanblog.com


    عرض سلام خدمت شما ( شما سر نمي زنيد گفتم من ديداري تازه کنم )


    امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودى و لحظه آخر امام را نديدى؛ جريان عجيبى رخ داد. امام در يك حالى فرو رفت كه تقريباً حال غشوه‏اى بود. بعد چشمهايش را باز كرد و فرمود: تمام خويشان نزديك مرا بگوييد بيايند بالاى سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كرديم. وقتى همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طى مى‏كرد يكمرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعيت و همين يك جمله را گفت: انَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلوةِ
    هرگز شفاعت ما به مردمى كه نماز را سبك بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد.
    امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمى كه نماز نمى‏خوانند نمى‏رسد؛ آن كه تكليفش خيلى روشن است، بلكه فرمود به كسانى كه نماز را سبك مى‏شمارند. يعنى چه نماز را سبك مى‏شمارند؟ يعنى وقت و فرصت دارد، مى‏تواند نماز خوبى با آرامش بخواند ولى نمى‏خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزديك غروب نمى‏خواند، نزديك غروب كه شد يك وضوى سريعى مى‏گيرد و بعد با عجله يك نمازى مى‏خواند و فوراً مهرش را مى‏گذارد آن طرف؛ نمازى كه نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طورى عمل مى‏كند كه خوب ديگر اين هم يك كارى است و بايد نمازمان را هم بخوانيم. اين، خفيف شمردن نماز است‏. ( کتاب آزادي معنوي از شهيد مطهري )

    شهادت امام صادق ع را بهتون تسليت مي گم.
    موفق باشيد
    + mojtaba 
    فکر مي کردم بايد آدم مؤدبي باشيد ولي از پاسختون به مخالفان فهميدم که اشتباه کردم .
    آقاي روحاني عزيز چرا فکر مي کنيد مخالفان دولت ،وصل به منافقينند؟!
    شماها منافقين مرده رو زنده مي کنيد .

    پاسخ

    سلام آقا مجتبي ! من كي رو وصل به منافقين كردم ؟ اگر منظورتون بازديد كننده اي به نام آراميان است كه به طنز كنايتي با ايشان كردم ، لطف بفرماييد برويد وبلاگشان را ببينيد . دقيقاً ارگان سازمان مجاهدين است ! ... من در محيط سايبري ، دوستاني كه از طيف مخالفان سياسي و عقيدتي ام دارم ، خيلي بيشتر از دوستاني هستند كه از طيف همفكران خودم دارم ! از بي دين و لائيك بگيريد تا سبز و ... اتفاقا اين برادر كوچكتان منتقد جدي و پيگير دولت هم هست عزيز ! نگاهي اجمالي به آخرين پست آرشيو بيندازيد...
    + anti 
    midoni chera mardom moghe gol kharidan et tajob kardand?akhe hame kar hay shoma tasanoie (masnoei)ast!az namaz khondanet begir ta adahay eshgholane at.
    پاسخ

    چرا اينطوري فكر ميكني ؟ ... تمام دغدغه منم همين پيش فرضها و قضاوت هاييه كه ماها نسبت به هم داريم !
    سلام
    سلام با توجه به اينكه اذن در شي ء اذن در لوازمش هم هست پس لينك كردن شما مستلزم نظارت عاليه روحانيت معظم بر كليه شئون وبلاگ اين حقيره! اما با كمال خضوع جبين بر آستانتان مي سايم و مي گويم:
    لينكيندمتان!
    پاسخ

    سلام سيدنا !لطف کردي عزيز موفق باشيد و ... در رکاب حضرت موعود در خون تان بغلطيد . ان شاالله !
    + حسن احمدي 
    هركسي اگر جاي شما باشد همين حس را خواهد داشت اما اگر منصف باشد بايد قبول كند كه شكل گيري اين ذهنيت عمدتا به عملكرد خود روحانيت مربوط مي‌شود. رد تمام مسائل دنيوي و توجه به مسائل اخروي در كلام و نگاه "مين‌گذارانه" به سينما و حرام اعلام كردن آن و دست به سياه و سفيد نزدن اغلب آنان و تافته جدا بافته شدن، همگي جزو عوامل شكل گيري اين تفكر بوده. منصفانه به عملكرد خودمان نگاهي بيندازيم متوجه خواهيم شد كه چرا.
    پاسخ

    بله ! شكل گيري همچين ذهنيت هايي ، هم مربوط به نحوه رفتار خود روحانيون مي شود و هم مربوط به نگاه مردم ! ... اهل توجيه نيستم ، نقدتون رو مي پذيرم و روش صحّه ميذارم ! / ممنونم
    + محمد صادق 
    سلام.کاملا حالتان را درک ميکنم..
    چند وقته پيش ساعتم رو توي دانشگاه جا گذاشتم.تو مترو يادم افتاد ساعتم رو فلان جا،جا گذاشتم.همون موقع به يکي از دوستانم زنگ زدم آدرس دادم که بره برش داره،از قضا از اونجاييکه ما ايراني ها اصلا فال گوش وانميسيم ديدم يه پير مرد به بغليش و غير مستقيم به من گفت(من کمکان در حال مکالمه بودم)بابا اونجا محيط محيطه فرهنگيه،محيط آخوندي نيست که!!!!بعد از اتمام تلفن بهش گفتم اتفاقا اگر محيط آخوندي بود همين يه زنگم نميزدم چون مطمئن بودم اگه هفته ديگه برم دانشگاه قطعا ساعتم همون جا خواهد بود...
    به هر حال شايد اين نگاه سنگين جامعه به روحانيت،يکي از علت هاي عملکرد بد و ضعيف عده قليلي از روحانيون باشه...
    دوست داشتم از نزديک ببينمتان....
    يا علي
    پاسخ

    سلام عزيز . مرحبا بناصرنا ... لطف داريد

    بسم الله نور

    السلام علي عبادي المخلصين

    بحول قوه الهي و عنايات حضرت حجت عج با کليپي با عنوان جهاد مجازي به روز هستيم-منتظر حضور شما-اين پيام صرفا جهت اطلاع شما بزرگوار مي باشد-يا حق التماس دعاي فرج.


    لايمکن الفرار من حکومت آخوند جماعت

    لينک شديد. با کمال افتخار.

    پاسخ

    مي فرمايد : يا من لا مفر منه الا اليه :دييييييييييييييييييييي // متشكرم عزيز . لطف فرموديد
    + انا 

    "جانا سخن از زبان ما ميگويي!"

    يک چادري در متروي تهران

    البته به قول شهيدي بزرگوار " دشمن از سياهي چادر شما بيشتر از سرخي خون ما ميترسد."

    پاسخ

    رحمت و غفران الهي بر آن شهيد بزرگوار كه حق گفت ... حق ...
     <    <<    6   7   8   9   10      >