• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : در برابر حقيقت ، عريان شويم نه در مقابل يكديگر !!
  • نظرات : 67 خصوصي ، 265 عمومي
  • پارسي يار : 20 علاقه ، 56 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     


    .

    ما كه توي مردونه نيستيم؛

    اما بابا هميشه با اين برهنه شدن مشكل داره..

    پاسخ

    ...

    سلام

    احوال شما حاج اقا؟

    تشريف نياورديد ديگه.

    چه عرض کنم راستش باز لخت شدن را يک جوري تحمل ميکرديم اخيرا دوستان لطف ميکنند و در روشنايي لخت ميشوند که اين ديگر عندش است.هاها!جاي مطهري خالي است تا فرياد کند تحريف هاي عاشورا را!

    حاج اقا مطلبي نوشتم که مايلم حتما نظر حضرت عالي رو پيرامونش بدونم.ميترسم دخالت در حوزه هايي باشد که از حد سواد ما بيشتر باشد.يا علي


    + فرشته 

    موافقم با نظر شما حاج اقا . اين چند سال اخير در عزاداريهاي امام حسين سبکهايي رايج شده که در شئان مجالس امام حسين و اهل بيت نيست براي کساني هم که مخالف اين مطلب شمايند متئسفم .

    پاسخ

    ممنونم از همراهيتون !

    اين افراط و تفريط هم پدر بشر را در آورده!!!

    با شما موافقم

    در پناه حق

    علي علي

    + گلبرگ 
    خيلي مطالب تون شيوا و زيباست مثل خودتون
    پاسخ

    ببخشيد ! يعني من شيوام ؟
    سلام،
    بنده هم عرض کردم که نگاه من هم حدودا همين است که فرموديد اما منظورم از اين که گفتم "نه به اين صراحت" نه مصلحت انديشي و چشم پوشي از حقيقت است بلکه چيز ديگريست. حقيقت دستگاه حسين عليه السلام که روشن شد همان دستگاه واحد الهي است بسي پيچيده تر از اين حرف هاست که به راحتي بخواهيم سينه زني و لخت شدت و ... را به خبطي عظيم و بدعتي آشکار تفصيل دهيم. تا جايي که علماء خصوصا حضرت آقا حتي زماني که درباب قمه زني وارد مي شوند و مي خوهند منع اين عمل را توضيح دهند مي فرمايند"ان شاءالله که کساني که تا کنون اين عمل را انجام داده اند مورد قبول خدا قرار گيرد... ولي اکنون که باعث هتک حرمت شيعه و...."{نقل به مضمون} يعني از قمه زني هم به نام بدعت نام نمي برند چه رسد به بدعت ناصوب آشکار و خبطي عظيم.
    من خودم يکي از نقادان به عرصه مداحي هستم ولي ظرافت ها و ريز بيني هايي که در اين دستگاه لازم است بايد مد نظر قرار گيرد تا خدايي نگرد خروجي از تقوا صورت نگيرد. مقاله را هم حتما مطالعه بفرماييد
    ياعلي
    پاسخ

    سلام . عزيز دل ! دغدغه ما يك چيز است ! اصلاً اجازه بدهيد من منشأ اين صراحت و شدّت نقد را اينطور برايتان عرض كنم كه ببينيد : ما همان معامله اي كه در مورد خداوند مي كنيم را چرا در مورد امام حسين اجرا نمي كنيم ؟ چرا مكيال و ميزان ما دو جور وزن مي كند ؟ در مورد طاعت الهي ، آيا ما مجازيم از هر دري كه خودمان پسنديديم وارد حوزه طاعت الهي بشويم ؟ مسلّم است كه نه ! البته من نميخواهم طاعت الهي و محبت امام حسين را مقايسه كنم ولي براي سنجش عمل ، يك معياري بايد باشد ديگر ! اون معيار كه عوض نمي شود ! منظور من از بدعت در عزاداري ، مسلّم است كه آن بدعتي كه در مورد دين مي گوييم نيست . بدعت در امر دين يعني ادخال ما ليس في الدين ، في الدين ! من هم قبول دارم كه در مورد عزاداري ، شيوه هاي عزاداري كه در دين منصوص و مأثور نيست ! دين كه نگفته چه شكلي عزاداري كنيد ! اين كه مسلّم است ! منظور من از بدعت در عزاداري ، شيوه هاي غير معمولي است كه اصلاً نمايش حُزن محسوب نمي شوند . الان به سينه زدن و به سر زدن نوعي نمايش حزن است . اشك ريختن نمايش حزن است . سياه پوشيدن هم همينطور ... امّا قمه زني كجايش نمايش حزن است ؟ برهنه شدن چه جور نمايش حزني است ؟ حالا در نظر بگيريد مفاسد اين كارها را ! از مفاسدي كه خود مجالس ممكن است به وجود بيايد تا انعكاس هاي بين المللي و بازخوردهاي منفي كه در بسياري از افراد بوجود مي آورد ! ... من بارها گفتم و باز تاكيد ميكنم كانون نقد من متوجه رفتارهاي شكلي در عزاداري است نه حزن قلبي عزاداران ! من نميخواهم عزاداري را سبك كنم يا بگويم عزاداران اينجوري اجري ندارند ، نه ! بحث بر سر آن معيار سنجش عمل است : ببينيد چطور است كه در مورد طاعت خداوند ، هم بايد حسن فاعلي باشد و هم هم حسن فعلي ولي به امام حسين كه مي رسيم مي گوييم نه ، هر جوري شده و به هر شكلي شده خوب است ؟؟ نمي شود كه معيارها دو چيز باشد ! همانطور كه خودتان مي فرماييد حقيقت دستگاه اما حسين و حقيقت دستگاه خداوند يك چيز است پس چطور ميشود كه مكيال و ميزان ها يشان دو جور وزن كند ؟؟ نميدانم توانستم كُنه دغدغه ام را برايتان تصوير كنم يا نه ؟
    سلام
    کليت اين نوشته را قبول دارم خصوصا اما نه به اين صراحت! چون دستگاه حسين را نه جدا از دستگاه خدا بلکه حقيقت واحدي مي بينم.

    در همه مطلب نکته اي نظرم را جلب کرد که فکر مي کنم يکي از خطاهاي اساسي در حوزه همين است آن هم تعريف دين به فقه و اخلاق مطلقا.
    به خاطر همين اين ادرس را که مقاله ايست از حجه الاسلام ميرباقري(که قاعدتا بايد بشناسيد) و خودم چند وقت پيش کارکرده بودم است مي دهم که تعريف دين را بخوانيد.
    http://rahedigar.ir/?p=568
    ادامه مطلب هم بعد از مطالعه شما انشالله
    ياعلي
    راه ديگر
    پاسخ

    سلام بزرگوار ... اتفاقاً من چون خبطي عظيم و بدعتي آشكار مي بينم ، كنايه و لفافه را به كنار مي گذارم و با صراحت تمام نظرم را مي گويم . بله ! از نظر شما و من دستگاه امام حسين و دستگاه خدا يك حقيقت واحدند اما از نظر بعضي از آقايان اينطور نيست ... حوزه هيچ گاه تعريف دين را در فقه و اخلاق منحصر نكرده اگرچه شايد تلاش و اهتمامي كه در عمل دارند به اين دو ساحت از دين معطوف باشد . اشاره اي كه من به فقه و اخلاق كردم دليل اين نيست كه من تعريفم از دين ، منحصر در فقه و اخلاق است ! اين فقط نمونه بود . در نظر داشته باشيد كه من مثل استاد ميرباقري عزيز ، در مقام نظريه پردازي نيستم كه لازم باشد در يك نوشته كوتاه كه رويكردي نقادانه نسبت به برخي بدعتها در عزاداري دارد ، يك تعريف جامع و مانع از دين ارائه كنم ... از آدرس مقاله هم ممنونم . حتما مطالعه ميكنم

    سلام. چقدر کامنت!
    چه برخوردهاي جالب و دردناکي!

    ديروز براي خريد يک نرم‌افزار فلسفي به پاساژي رفته بودم که اکثر مغازه‌ها، سي‌دي‌ها و کتاب‌هاي مذهبي مي‌فروختند. وحشتناک بود!

    پوسترهاي مداحان در ابعاد مختلف و جنس‌هاي مختلف و طراحي‌هاي مختلف و روي ام دي اف و .... !

    يه مغازه هم داشت مداحي يه آقايي رو نشون مي‌داد که خوشبختانه نمي‌دونم کي بود. بنده خدا معلوم نبود داره مي‌رقصه، ورزش مي‌کنه، چي کار مي‌کنه!!! فقط مي‌ديدم که مدام بالا و پايين مي‌پره... (خبري از سينه زني و اينا نبود ها! فقط بالا و پايين مي‌پريد!)

    واقعاً خريدار داره اين جور اجناس؟

    (بدبختانه نرم‌افزاري که مي‌خواستم هم اونجا پيدا نشد و آدرس رو اشتباه رفته بودم. فقط رفتم يه فيضي بردم از اين نوع عزاداري‌ها)

    پاسخ

    سلام . حتماً يه حكمتي داشته كه آدرس رو اشتباه رفتيد :دي


    سلام ممنون از حضورتان

    عيد بر شما هم مبارك....

    پاسخ

    سلام . زنده باشيد

    در تـــــو

    هــــزار مزرعـــه خشـــخاش تازه است.

    آدم

    به چشم هاي تو معتاد مي شود ...


    بسم الله النور

    سلام

    خوبـــــي

    ايام خوش گذشته ان شاءالله ؟؟؟

    عيد غدير مبارک.

    براي حقير هم دعا کن.

    ومن الله توفيق.

    علـــــي (ع) ،

    زيبايـــــي هـــر سرنوشت است.

    اگـــــــر ، الگــــو شود عـــالم بهشـت است...

    روز غدير آن همه پيمان که ببستند، عهد و وفايــش که بشد ، ساده شکستند،

    او نمي آيد چـو بداند که در اين عهد، منتظرانــش همـه پيمــان شکن هستند ..

    خدايا منتقم خون حضرت زهرا(س) را برسان.

    دعا ...
    پاسخ

    سلام . ممنونم ... الهي آمين !

    خسته شدم از بس سر زدم و آپ نکردي

    لطفا هر وقت به روز شد بهم خبر بديد

    پاسخ

    قربونت برم من تا حق يه پست ادا نشه پست جديد نمي نويسم ... چشم ! هر وقت به روز ميكنم حتماً مطلعتان ميكنم


    سلام...

    امان از اين منم منم هاي اينها!

    همين جناب مداح مذکور يک زماني بيت آقا ميرفتند بعد دعوتشان نکردند، يک منبري رفتند به جهت اين نادعوتي که نگو ونپرس! حالا سنگ آقا را به سينه ميزنند!

    امان !

    البته ناگفته نماند بعضي ازآقايون روحاني هم زياد ميانه خوبي با جنابات مداح ندارند !

    نه به اين دلايل که فرموديد به آن دليل که از منزلت و منبر آنها نيز کاسته شده و قرب و مقام مداحان کمي به از آنان شده!

    البته روي صحبت با شما نبود خدايي نکرده! کلهم بود !

    و القصه که همه در فکر بزرگواري و منزلت و مجلس گرمي در همان حيطه خويش اند... نه در هم و غم ابلاغ پيام عاشورا به جهانيان به جهت تحقق حکومت جهاني...

    راستي! دستتون درد نکنه و خدا قوت...(هرچند که انجام وظيفه ميکنيد)

    پاسخ

    سلام / اميدوارم منشأ اين دغدغه من فقط و فقط همان همّ و غم ابلاغ پيام عاشورا بوده باشد و نه چيزي ديگر ... ممنونم

    سلام.

    اين وبتون عاليه . خود کامنت خوندنش کلي جالبه.

    غرض از مزاحمت اينکه در مورد بهاييت و فراماسونري يه سري پست روشن گرايانه بذاريد . گرچه مي دونم اينا هرکدوم خودشون يه صد سالي بحث مي خواد. ولي قلم شما قويه ايشالا يه جور بگيد ذهن ما روشن شه.

    پاسخ

    سلام ممنونم ... فعلا كه اونقدر گرفتار خودمان هستيم كه نوبت به فراماسونري و اينها نميرسه . به قول خودتان ، كامنت هاي وبلاگ گوياي خيلي چيزهاست ! ... موفق باشيد
    + حميد 
    راستي دليل همراهي کردنت اين نيست که رفيق مني دليلش اينه که ملبسي
    پاسخ

    نه اتفاقاً ! دليلش دقيقاً اينه كه رفيقتم ! اصلاً ماها مي ريم اين لباس رو مي پوشيم كه رفيق پيدا كنيم نه شاگرد و مريد ! ... من رفيقتم رفيق ! تا جايي كه رفاقت حكم كنه و در توانم باشه باهات رفاقت مي كنم
    + حميد 

    همين کارها رو مي کنيد مي کننتون تو شکم نهنگ !!!!!!!!

    منم موافقم از اون مسير به جايي نمي رسيم ولي اگر قرار بود نشه ديدگاه آدم هارو تغيير داد که فلسفه ي وجودي حوزه ميره زير سوال .

    من که جوجم تو راه طلبگي تو بايد راهشو پيدا کني .

    اما يه نکته رو فراموش نکن : جنس تعصب من با تعصب تو يکيه . از يک ديمانسيونن . من هم خودم رو دلسوز شارع مقدس مي دونم . همين جوري که ممکنه تو دچار يک جزم انديشگي نا خود آگاه بشي منم ممکنه بشم . نزار به حساب لجاجت

    پاسخ

    من كي گفتم ميخواي لجاجت كني ؟ ميگم اين راه ، طاقت مي خواد ... فلسفه وجودي حوزه چه ارتباطي با آدم كم تواني مثل من داره ؟ من كه نماينده و نماد حوزه نيستم عزيز دل ! من يه تواني دارم ، محدود ! و ترجيح مي دم در حوزه قدرت و توانم ادعا كنم و حرف بزنم نه بيشتر !
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >