• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : روحاني «سراتو»سوار !!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 56 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    سلام ، خيلي وقت بود که آپ نميکرديد. من همش ميگفتم پس اين روحاني وبلاگ نويس ما کجا رفته.
    اما حالا هم که رنگ فونت خيلي بدي انتخاب کرديد. راستش با زور هاي لايت کردن تونستم بخونمش. لطفا يه فکري برا قالب بکنيد. فونت ريز با رنگ خيلي بد، راستش خوندنش خيلي سخته.
    اما در مورد اين پست: متأسفانه به خاطر وجود تعداد انگشت شمار روحاني اون جوري، مردم فکر ميکنند پس همه روحاني ها همينطور هستند. خودم بارها مثلا وقتي سوار تاکسي بودم ديدم که وقتي يه روحاني با ماشين مثلا سمند يا پژو رد ميشه مردم بد و بيراه ميگن! ولي به نظر من ، به شخصه، خب شايد اون هم مثل خيلي ديگه از مردم با قسط و وام اين رو خريده. يا اصلا ارث پدري داشته، يا شايدم يه شغل تجاري داره.
    وبلاگ قبلي من که چند بار شما بهش سر زده بوديد هم رفت زير تيغ فيلتر
    پاسخ

    سلام ممنونم از توجه تون ... عجب ! پس فونت و قالب وبلاگم مشكل دارند ؟ براي من كه خيلي خوب باز ميشه ! شما با چه مرورگري ميايد ؟ ... فيلتر ؟ آخه چرا ؟؟
    + زرنوشت 
    هاست و فضاي آپلود لطفا!
    پاسخ

    ئه ! خب ما اگه مي دونستيم اين همه مخاطب فهيم و سليم الّذهن داريم اين وعده رو نمي داديم :دي

    گمان کنم حرف من به دليل ايجاز مُخل باعث سوء تعبير شد.
    بنده اساساً با مسئله کسب ثروت (نه ثروت اندوزي) به معناي اقتصادي آن کاملاً موافقم بودم و گفتم که اسلام کسب و کار حلال را براي کسب ثروت جائز دانسته که اين دين هم دنيايي است هم عقبايي. بيشتر تاکيدم بر دو وجهه از ثروت است. نخست تجمل که ناشي از ثروت اندوزي است، که در سيره بزرگان دين نيامده آن ديگري کسب ثروت براي رفاه آن نيز براي آن که فقر باعث آلودگي انسان نشود. بنده نيز با رفاه کاملاً در نظر خود موافقم بودم. عنوان هم داشتم که ائمه به حکم مسئوليت الهي براي ارشاد سياسي و اجتماعي و غيره جامعه ساده زيستي پيشه کردند. چنان‌که رسول بزرگوار اسلام وقتي مهاجران اهل قريش سرپناهي نداشتند همتاي ايشان زندگي مي‌کرد. سخن من اين است که روحانيت مثل پدر يک خانواده بايد عمل کند که وقتي فرزندان سير شدند او سير شود، چون علماء دين دنباله رو ائمه هستند و از بين ايشان کسي تعيين مي‌شود که ولايت جامعه را به عهده گيرد. رفاه با ساده زيستي منافاتي ندارد. اگر خودروي سمند مي‌تواند باعث رفاه زندگي يک روحاني شود، ابتياع الگانس (شرمنده بنده از خودرو سررشته ندارم) تجمل است (خلاف شرع نيست اما خلاف سيره بزرگان هست. جنابعالي مسلماً از بنده بهتر واقف هستيد). در مورد علامه بزرگوار آيت الله حسن زاده بايد بگويم، بنده به مناعت طبع و ساده زيستي ايشان تاکيد داشتم نه آن که ايشان فقر را توصيه کند. يعني از يک طرف کساني بوده اند که بدين سان زندگي کرده‌اند و علم ايشان چه در فقه و چه در ساير علوم واضح است، و بوده‌اند کساني که براي پيشبرد مقاصد سياسي و ديني از ثروت خود براي اسلام مايه گذاشتند. يعني تائيد هر دوي آن‌ها. يکي ساده زيست است يکي مولد ثروت. وگرنه بين ما عوام الناس و روحانيت از نظر کسب ثروت بديهي است که نبايد تفاوتي باشد و نعوذ بالله آيه نيامده که آخوند بايد در عسرت به سر ببرد. رعايت اعتدال و دوري از تجمل بر همه واجب است ديگر بر روحانيت و برخي از طبقات مثل علماء و فضلا واجب.

    در ضمن از پاسخ‌ حضرت‌عالي متشکرم.

    پاسخ

    ممنونم از توجه تان ... استفاده كردم .

    سلام حاج ممد

    اول اينکه آقا اين هاست ما فراموش نشه! من چيزيم نشد!

    دوم اينکه من فکر مي کنم مردم براي اين احتمالا از اين صحنه ها ناراحت نميشوند که مثلا اين آخوند خلافکار است. احتمالا از اين ناراحت مي شوند که اگر همين الاني هم که در حال رانندگي با سانتافه هست، اگر تو را ديد و دست داد، تو را به ساده زيستي ميخواند و اين حرفها! از اين ناراحت ميشوند که ميگويند اينها خودشان عامل به علمشان نيستند.

    من فکر مي کنم که اين بعد قضيه مي چربد به آن بعدش!

    در کل شايد بتوان نتيجه گرفت که خيلي مخلصيم

    التماس دعا

    ياعلي مددي

    پاسخ

    سلام حسين جان ! به شدّت موافقم باهات ! يعني يكي نبودن علم و عمل و گفتار و رفتاره كه واقعا آزار دهنده و رماننده هست . آفرين ! اشاره خوبي بود ... ما بيشتر عزيز .
    + جلال مخاطب خاموش 

    من قانع نشدم داداش بايد بيام بشينم باهات بحث طلبگي کنم ....

    بعدشم روحاني سانتافه سوار نميشه روحاني ميشه آخوند

    روحاني بايد يه دوچرخه فکسني داشته باشه مثل حاجي خودمون

    راستي پروفايلت رو عشقه ها

    اين دي : يعني چه منظور همون :D

    پاسخ

    ما پايه بحث طلبگي هستيم داداش ... آره عزيز ! :دي همون :D خودمونه ... :دي
    + جمال 
    حاجي ! اين سانتافه خودتونه ديگه ؟؟
    پاسخ

    نخيررررررررررررررر !! گفتم که من توي عمرم فقط يه دوچرخه فکسني داشتم که اونم ديگه ندارم ! باقي طلبه ها هم از من بدتر !
    + جلال مخاطب خاموش 

    سلام داداش محمد فک کنم في نفسه ايرادي نداره يه روحاني مثلا تو خيابون تخمه بشکنه و مثل بعضي مهندسامون پوستشو اخ کنه بيرون ولي مگه ميشه .. ولي اين قداستي که مردم واسه لباس روحانيت قائلن نميزاره ... في نفسه اشکال نداره روحاني فيلممون سانتافه سوار بشه ولي يادش بمونه امامون علي (ع) چطور بود مگه امام علي نمي تونست هزار هزار شتر سرخ مو داشته باشه چرا والا .... چرا امامون ميره زره شو ميزاره گرو اونوخت اين حاجيمون سانتافه سوار ميشه هان خان .....خراب کردن روحانيتو به مولا يعني بعضيا و اين لباس متحدالشکل باعث ميشه مردم همه رو به يه چشم ببينن ....خراب کردن محمد خراب ......
    پاسخ

    سلام جلال عزيز ... ببينيد ! اصلا بحث ما کارهاي خلاف ادب و نزاکت نيست که ! خب معلومه که تخمه شکستن و پوستشو اخ کردن از هر کسي که سر بزنه کاري خارج از حد ادب شمرده ميشه ! امام علي حاکم و مدير جامعه بودند و در پ.ن آخر پست گفتم که حاکمان مديران وضعشان فرق مي کند . شما امام علي را مثال زديد . من براي شما امام حسين را مثال مي زنم که مرکب ( بخوانيد خودروي سواري ) ايشان از بهترين هاي آن دوره بوده ! از بضاعت مناسب مالي اين بزرگواران مثال مي زنم که هميشه به فقيران کمک هاي کلان مالي مي کردند . از امام صادق و امام باقر مثال مي زنم که از جهت معيشت در سطح رفاه نسبي آن دوره بودند و برخلاف تفکر بعضي ، در ويرانه ها و خانه هاي تنگ و تاريک و نازيبا زندگي نمي کردند ... يه خورده کلان تر و کلي تر ببينيم قضايا رو ... يه کم از نگاه جزيره اي و جزئي فاصله بگيريم ... ممنونم عزيز .

    در پاسخ اين سوال: «چرا مومنين و متشرعين و به اصطلاح مذهبي ها را مجاز به داشتن ثروت و رفاه مادي نمي بينيم ؟»
    جناب فياضي، اگر از بعد زباني به قضيه بنگريم، وقتي مي‌گويند «روحاني» يعني کسي که بيشتر از زندگي مادي به دنبال زندگي معنويست. اسلام هم دنيا را مهم شمرده و هم عقبي را. اما وقتي کسي شد روحاني و دست برقضا مسئوليت ارشاد معنوي و گاهي مادي عده‌اي از مردمان را به عهده گرفت، توقع آن است که خود سرمشق جمع کردن معنويات باشد نه تجمل. البته دقت کنيد، گفتم تجمل (luxury)، يعني چيزي که بيش از حد نياز طبيعي و اجتماعي انسان است. مي‌گوييم روحاني و روح و عالم معنوي. فرقي نمي‌کند روحاني باشي يا استاد دانشگاه هر دو چون با معنويت انسان سروکار دارند بايد مجهز به اين معنويت خود باشند. اين است که ثروت اندوزي آقايان علما و روحانيان و فضلاء براي من به شخصه ناپسند مي‌نمايد، وگرنه اسلام با کسب و کار حلال مسلماً مخالف نيست که باعث ثروت شود.

    نکته ديگري هم هست، ما در زندگي ائمه اطهار که نگاه مي‌کنيم مي‌بينم، ايشان به حکم مسئوليت اجتماعي که داشتند، دست از مال و جاه دنيا کشيدند و به دنبال درد مردم و حفظ دين و ارشاد امت بودند، و ساده زيستي پيشه کردند. پس توقع من آن است که پيروان ايشان که اول روحانيان باشند بعد ما مردم عادي که ادعاي معنويتي نداريم، نيز از ايشان پيروي کنند.

    در ضمن ما در طول تاريخ هم روحاني متمکن داشته‌ايم، هم روحاني بسيار ساده زيست. خدا عزت مزيد دهد آيت الله حسن‌زاده آملي را که وقتي از گشتگي کشيدن عائله‌اش وقت طلبگي گفت، اشک برچشم‌ها آورد. در عين حال از برخي شنيده‌ام، راست و دروغ گردن گوينده، بوده آخوندي که ثروت خوبي داشته (اسمش بماند) و در دوران عسرت روحانيان ديگر زمان شاه به ايشان کمک مادي مي‌کرده است. والسلام عليکم. ص.س.

    پاسخ

    و عليکم السلام دوست بزرگوار ... بله ! من هم با ثروت اندوزي و تجمل گرايي مخالفم و اين را هدر دادن سرمايه مي دانم و از جهت علم اقتصاد صددرصد اشتباه . اما بحث ما اصلا اين نيست . بحث روي بهرمندي از ثروت است ، بحث روي داشتن رفاه اقتصادي است . اگر سوار ماشين خوب شدن اسمش تجمل گرايي است خب حق با شماست ولي من داشتن اتومبيل خوب و راحت و ايمن و خانه خوب و ... را مصداق تجمل گرايي نمي دانم ( با توضيحاتي که در متن دادم ) ... به گمانم سوءتفاهمي پيش آمده ! ببينيد دوست فرهيخته من ! ذيل کامنت يکي از دوستان هم عرض کردم که تلازمي بين معنويت داشتن و به آخرت انديشيدن با کنار گذاشتن دنيا وجود ندارد . يعني در عين معنوي بودن و به روحانيت انديشيدن ، مي توانبرخوردار از ثروت هم بود . اساساً ثروت نعمت خداست و چرا بايد از اين نعمت خداوند که اتفاقا مي تواند با استفاده درست باعث تامين يک آخرت خوب هم باشد استفاده نکرد ؟؟ ... بله ، ائمه اطهار دست از جاه دنيا کشيدند اما مال دنيا ، نه ! صفحات تاريخ پر است از اينگونه شواهد که مثلا امام باقر و امام صادق براي تامين مسائل مادي خانواده شان فعاليت مي کردند . حتي شخصاً بيل به دست مي گرفتند و باغباني مي کردند ! شما ببينيد که تاريخ مي گويد بارها و بارها پيش مي آمده که فقرا و نيازمندان بر درگاه امامان معصوم نياز مي آوردند و عرض حاجت مي کردند و آن امام هم مبالغ کلاني به آنها کمک مي کردند . خب اين پولهايي که در اختيار اهل بيت بود از عرش که نيامده بود ، محصول فعاليت اقتصادي خود اين بزرگواران بود . اين نگاه که اهل بيت انسانهاي بريده از دنيا بودند و در خرابه اي زندگي مي کردند و هيچ فعاليت اقتصادي نداشتند ، از تفکرات منحرفانه صوفيه و دراويش است ... ضمناً فقر عالمان بزرگ و مثلا قضيه حضرت علامه حسن زاده که اشاره کرديد به معناي تحسين و تشويق فقر و گرسنگي نيست ! خود آن بزرگوار هم منظورشان از بيان اين خاطرات ( که ما از نزديک و همين امروز هم شاهد آن بين طلاب هستيم ) اين نيست که بگويند فقر و نداري چيز خوبي است ! هرگز ! آيا اگر عالمان بزرگ و طلاب دغدغه معيشت داشته باشند و هشتشان در گرو نه شان باشد بيشتر مي توانند به رسالتشان برسند و وظائف شان به درستي انجام دهند يا زماني که از دغدغه هاي اقتصادي فارغ باشند ؟ اين کاملا روشن است .

    سلام محمد جان ... ممنون بابت پروازت ...

    راستيتش انقدر سوءاستفاده ها از اين لباس و شغل کردن که کلهم همه رو به يه چوب ميزنن و ديدگاه مردم عوض شده وکاري ندارن که اون طلبه جوان شايد منبع درآمد سالم ديگه اي داشته باشه ... البته اين توو همه ي مشاغل و شخصيت ها هم هستا ...

    شايد درست نباشه بنظرم يک طلبه با تمام اين تواصيف بازم بخواد سانتافه اي سوار باشه يا بقول دوستمون همسر طلبه اي زيور آلاتش تابلو بزنه ...

    شاد باشي دوست من ...

    پاسخ

    سلام بابك عزيز ! ممنونم ... موافقم كه تظاهر اغراق آميز به رفاه و ثروت و به رخ كشيدن و تابلو كردن صحيح نيست . اونجا زير كامنت اون دوستمون بيشتر توضيح دادم ... بازم متشكرم .


    سلام؛

    آقاي فياضي؟! ما خيلي اوقات خيلي تصاوير رو متاثر از مفاهيم تلقيني تو ذهنمون تصور مي کنيم. خب به ما اينطور فهمونده شده! واسه همين از انتظارمون دوره. يادمه وقتي اولين بار دست يه روحاني گوشي تلفن همراه ديدم داشتم شاخ در مي آوردم. خب خيلي ها در نظرشون روحاني ها افراد دور از امروز و دور از مدرنيته مي دونن! البته من بعده ها به اين تفکر رسيدم که بالاخره همه ي ما انسانيم و کلي به اون فکر چندسال پيشم که از ديدن گوشي تلفن همراه يک روحاني تعجب کرده بودم خنديدم.

    به هر حال نوشته هاتون پر از تلنگرند. ممنون.

    اما راستي يه سوال: "مي گن" مداحي شغل نيست! يعني شرعاً نبايد کسي که مداحي مي کنه مبلغي رو تعيين کنه براي مداحي و بايد کسي که از اون شخص مداح دعوت مي کنه خودش به اندازه ي کَرَمش مبلغي رو به اون شخص هديه کنه. اين نظريه که ديگران "مي گن" رو تاييد ميکنيد يا تکذيب؟!

    راستي من هم بروز بودم آقاي فياضي. ممنون ميشم منو بخونيد و اگه راهکاري داريد ارائه بدين. موفق باشيد:)

    پاسخ

    سلام . بله درست مي فرماييد ... اما اون چيزي که در مورد مداحي فرموديد يه مسئله الزام آور فقهي و شرعي نيست . ولي درکل از جهت اخلاقي و ديني رعايتش توصيه شده .در تاريخ و سيره اهل بيت هست که مثلا گاهي شاعري مي آمد و در حضور امام معصوم شعري مي خواند و بعد هم امام به او هديه اي مي دادند ... اين نگاه خيلي زيبايي هم هست و کسي که مداحي مي کند ( يا تبليغ مي کند ) نبايد مسائل مادي برايش مطرح باشد . به هر حال کاري که آقايان مداحان يا روحانيان مي کنند ، کاري الهي است نه سوژه اي براي درآمد اقتصادي ! حيف است که کاري اينچنين عاشقانه و زيبا با آن مسائل آلوده شود ... آن وقت براي فقط براي دعوت خدمت رسيده بودم . چشم ! حتماً مي خوانم تان ، حتماً .

    رييس مرکز آمار ايران دکتر عادل آذر در خرداد1389 اعلام کرد:

    طبق آمار رسمي در کشور 10 مليون نفر زير خط فقر مطلق و

    30 مليون نفر زير خط فقر نسبي قرار دارند.

    حال با توجه به جمعيت ايران اين اکثريت نيست؟

    پاسخ

    البته من تمايلي به بحث با کسي که نظام جمهوري اسلامي را که مردم با دل و جانشان دوستش دارند ، « رژيم » خطاب مي کند ، ندارم ! مردم کشورمان عليرغم همه نقصهايي که اين نظام دارد و عليرغم همه انتقاداتي که به آن وارد است ، حامي و استوانه اصلي اين نظامند و کساني که آنرا «رژيم» مي خوانند راهشان از راه اکثريت قريب به اتفاق مردم ايران جداست . ملّت ، اين سيستم را ، « نظام مقدس جمهوري اسلامي مي خوانند » نه رژيم !! ... اما در مورد آمار : بايد عرض کنم در مسائل علمي اقتصادي هميشه بين کارشناسان اختلاف نظر وجود داشته و اين طبيعي هم هست . جهت اطلاع شما عرض مي کنم که مرجع رسمي اعلام خط فقر ، تنها وزارت رفاه است نه جاي ديگر . بنابرين از جهت قانوني اين آمار سنديت و اعتبار ندارد . البته کسي منکر وجود فقر و بي عدالتي نيست .

    حاجي سيدتو کشتن به دادم برس :D

    اي ول دم شما بسيار گرم ! حاجي هم حاجي هاي قرن 21 !

    پاسخ

    دم شما هم گرم و سرتان خوش باد ...
    سلام حاجي اين رنگ فونتتو عوض کن
    نميشه خوند به مولا!!!!!!!!!
    تک تير انداز به روز شد.
    لطفا شليک کنيد.
    http://tak-tir-andaz.blogfa.com
    پاسخ

    سلام بزرگوار ! رنگ فونت چشه مگه ؟ رنگ سياه توي زمينه سفيده ديگه ! چطور خونده نمي شه ؟ يعني سايزش کوچيکه ؟ از چه مرورگري استفاده مي کنيد عزيز ؟
    + آدميزاد 

    من يه جايي درس ميخونم!!!!!!که استادامون اکثرا روحانياي جوونند.شما بگيد يه طلبه 25 ساله از کجا پول آورده ماشين گرون ميخره.ما فکربد نمي کنيم.شايد باباش بهش داده.شايد کتاب نوشته پول درآورده.شايد دوبله منبر رفته.اينا عيب نداره ولي يه روحاني 50 تا عبا داشته باشه ديگه خيليه.خانمش النگوهاشو نپوشونه و همه ببينند کاربديه.پولدار بودن عيب نيست ولي آدم بايد رعايت مردم و خصوصا هم صنفهاشو بکنه.هنوز هم کم نيستند طلبه هاي 40 ساله که قوت لايموت دارند.مگه خانماي اونا دل ندارند.خوب حاج خانم حسابي!مجبوري طلا و لباستو نشون بقيه خانما بدي دلشون بسوزه.يا حاج آقاي شيک پوش!گفتند تنوع و تميزي و 10 تا عبا ولي نگفتند يه جوري لباس بپوش چشم دخترا و طلبه هاي ديگه دربياد که.ضمنا در مورد روحاني و آدم متدين فرق ميکنه.روحاني در عين حال بايد متوسط تر زندگي کنه.از نظر اخلاقي درست نيست.به قول شهيد مطهري ماديت اخلاقي منجر به ماديت اعتقادي هم ميشه/ضمنا عکس قبلي که گذاشته بوديد خوش اخلاقتر بود
    پاسخ

    خب روشنه که من با رفاه اغراق آميز و به رخ کشيدن ثروت موافق نيستم ! اينها نشونه بي ظرفيتي و تهي بودن يه آدمه که اينجوري مي خواد احترام و توجه براي خودش توليد کنه ... اما با اين هم موافق نيستم که بخوايم زندگي مردم رو زيرورو کنيم و بگيم چون 25 سالشه و چون کار ديگه اي که من ببينم نداره ، پس حتماً يه جاي کارش مي لنگه ! به قول شما شايد باباش بهش داده ! شايد يه کار ديگه هم داره که مغاير با رسالت طلبگيش هم نيست و درآمد خوبي داره و هزار شايد ديگه که اصلا به ديگران ارتباطي نداره که در موردش کنکاش کنن ... من فکر مي کنم هيچ قشري به اندازه قشر روحانيت از جهت مسائل اقتصادي توي فشار نباشه ، حتي کارگران عزيز !دوست ندارم وارد اين بحث بشم و توضيح بدم چون فکر ميکنم هيچ طلبه اي راضي نيست عزت نفس و غرور مثبتش در ازاي هيچ چيز و هيچ چيز خدشه دار بشه . اينکه من يه روحاني رو توي داستان آوردم براي اينه که بعضي ها خيال ميکنن ثروت و رفاه اقتصادي فقط مخصوص کسانيه که زياد تقيدي به مسائل ديني ندارن و هر کس که متدين باشه نبايد ثروتمند و مرفه باشه و چون روحاني از همه متدين تره ( يا بايد باشه ) پس به طريق اولي نبايد از رفاه اقتصادي برخوردار باشه . يعني نقطه عزيمت بحث ، روحاني و طلبه نيست ، گرانيگاه بحث ، به چالش کشيدن آن گزاره باطلي است که عرض کردم ... ضمناً از چيزهايي که عرض کردم معلوم مي شود که با فرمايشتان در موردتفکيک روحاني و آدمهاي متدين ديگر موافق نيستم . اينها فرقي ندارند . حداقل اينست که دليل واضح و محکمي بر تفکيکشان نداريم . شايد اين ، يه مسئله ذوقي يا سليقه اي باشه که البته اکثريت قريب به اتفاق روحانيون اين حد متوسط رو مراعات مي کنند ... فرمايش استاد شهيد مطهري اينجا مصداق ندارد . بله ! ماديت اخلاقي منجر به ماديت اعتقادي مي شود ولي در اينجا نگاه مادي و اخلاق مادي نداريم ! ببينيد اينکه کسي از ماديات بهرمند باشد فرق مي کند با اينکه نگاهش نگاه مادي باشد . اتفاقا مسئله روي همين نگاه آدمهاست : وقتي نگاه مادي باشد ، آدم اگر فقير هم باشد از جهت اعتقادي مادي مي شود ولي اگر نگاه الهي و انساني و موحّدانه باشد ، ثروت و رفاه غافلش نمي کند ... در مورد عکس هم خب عکس که نبايدخوش اخلاق باشد ! آدم خودش بايد خوش اخلاق باشد :دي


    كلا سوء تفاوت شده!:دي

    سر جلسه؟ از ساعت 4 آزمون بود.... يكي 2 تا سوال رو ننوشتم:( يه تستي هم نزدم!:دي

    كلا خوب بود خدا رو شــــــــــــــــــــــــــــكر! ممنون از دعا :)

    پاسخ

    اي بابا ! خب چکار داريد سوءتفاوت درست مي کنيد ؟ ... خب الحمدلله
     <      1   2   3   4      >