• وبلاگ : اين راه بي نهايت
  • يادداشت : حاتمي کيا ؛ ققنوس به گل نشسته سيد مرتضي آويني
  • نظرات : 15 خصوصي ، 156 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام حاج آقا و شبتون بخير. ممنون از لينکي که معرفي کردين. اما خوشحال ميشدم که يه خورده اي از حرفاي زيادي که داشتين در مورد موضوع پستم مينوشتين برام.

    با احترام.

    مريم
    پاسخ

    سلام ... اگر مي شد كه بگويم باور كنيد مي گفتم . مي شناسيد ما را كه ! مي دانيد كه ! از گفتن و شنيدن پرهيز نميكنم .
    + عابر غمگين 

    تمومش کنيد اين بحثهاي تاريخ مصرف گذشته رو

    اين بابا مسلمان سبز خودش هم مي دونه که جريان سبز يه جريان مردس . تموم شد رفت !

    موسوي و کروبي هم به زودي به سزاي اعمال خيانتکارانه و ننگينشون مي رسند و روسياهي به ذغال مي مونه

    شما هم با جواب دادن بهش داري بهش اجازه ميدي عرض اندام کنه و مزخرفاتش رو اينجا منتشر کنه .

    داره از وبلاگ شما استفاده ميکنه تا بلندگوي خودش بکنه شما رو

    پاسخ

    البته من هم معتقدم اين جريان از جهت سياسي و اجتماعي ، به پايان خط رسيده اما تحليل و تبيين ، چيزي است که هيچ وقت تمام نمي شود و تاريخ مصرف هم ندارد ! اما اينکه ايشان از اينجا براي انتشار نظراتشان حُسن يا سوء استفاده مي کنند ، خب من راجع به نيات افراد قضاوتي ندارم . به عنوان نويسند وبلاگ خودم را مسئول مي دانم با دوستان و خوانندگان وبلاگ تعامل کنم . بگويم و بنويسم و مجال گفتن و نوشتن بهشان بدهم و بشنوم و بخوانمشان ! هرگز اين کار را ترک نخواهم کرد . تحت هيچ شرايطي !
    + عابر غمگين 


    عجب سيريشيه اين مسلمون سبز ؟؟

    خفمون کرد وووووووووووووووووي

    + مسلمان سبز 

    بيست و سه _ ((خوشحال مي شوم بدانم چطور نپذيرفتن حرف ابطحي را بي حرمتي به او تلقي نمي کنيد !))

    زيرا اين احتمال هست که آن حرف ها حرف خود او نباشد و او مجبور شده باشد آن حرف ها را بزند. شاهدش روند غيرقانوني محکمه ها.

    همچنين اينکه فقط کساني از فرصت دادگاه علني برخو.ردار شدند که اعتراف کردند. اين از نظر شما عادي است؟

    همچنين اصل 38 قانون اساسي نيز اين بي حرمتي را در حق متهم روا داشته است.

    بيست و چهار _ ((حتي اگر نتوانيد همان حرفها را بيابيد ( که هست )))

    زحمت کپي به عهده شما

    بيست و پنج _ ((کاش شهامت داشتيد و جاي نقطه چينها را با عين عبارات خودشان پُر مي کرديد !))

    کاش قبل از ادعا کردن تحقيق مي کرديد. نقطه چين ها از خود آقاي ابطحي بود.

    پاسخ

    يک ، دو ، سه ، چهار ... بيست و پنج ) منطق من روشن است و آنرا بي هيچ اغلاق و پرده پوشي بيان کردم . آنقدر روشن که نيازي به تکرارش نمي بينم . همانگونه که نيازي به ادامه اين بحث هم نميبينم !چون همانطور که خودتان گفتيد اختلاف ما در مباني و پيش فرضهاست که با اين نحوه بحث _ که به مچ گيري و کل کل کردن بيشتر ماننده است تا بحث منطقي !! _ قابل تحليل و تفصيل نيست ! البته مي توانيم تا مدتها فراز به فراز کامنتهاي يکديگر را بگيريم و هرجايش را توانستيم جواب بدهيم و هر جايش را نتوانستيم ، از کنار جواب دادن يا پذيرش حقيقتي که روشن شده طفره برويم ! اما خب فايده اي نميبينم در اين بحث ! شما اگر فايده اي سراغ داريد بفرماييد تا ادامه بدهيم !من به شدت معتقدم که « کلّ يعمل علي شاکلته » من اينگونه مي انديشم و شما هم آنگونه ! هردوي ما مباني انديشگي متفاوتي داريم که باعث شده در مورد اين مسئله خاص اينگونه بينديشيم و به قضاوت ها و نگاههاي متفاوتي برسيم !نه من توانستم شما را قانع کنم و نه شما توانستيد انقياد و اعتماد من را نسبت به منطقتان برانگيزانيد ! هم من به مباني شما و نتيجه گيري هايتان منتقدم و هم شما نسبت به مباني و نتيجه گيري هاي من ! و آنقدر در مباني فکري و فضاي انديشگي خودمان غور کرده ايم و انديشه هايمان به بلوغي رسيده که به اين راحتي و با يکي به دو کردنهاي اينچنيني نمي توانيم نظر يکديگر را تغييردهيم ! والبته بار اول هم نيست که با انديشه هايي و منطقي از جنس منطق طرف مقابلمان مواجه مي شويم .تصور مي کنم هردويمان حرفها و مواضعمان را کاملا روشن بيان کرديم . قضاوت باشد با خوانندگان ...
    + مسلمان سبز 

    بيست_ ((تعظيم شعائر روز عاشورا را ؟))

    بله. فراموش نکرده ام. به نظر من بزرگ ترين شعائر عاشورا ايستادگي در برابر ستم است که آن را ديدم.

    بيست و يک _ ((منظور من فرموش کردن شما نبود ! منظور من اين بود که مردم به اين توجيها و محمل تراشي هاي عبث ، مسائل را گم نميکنند))

    پس شما با من بحثي نداريد و سوال شما از من براي گفتگو و با احترام به قضاوت طرف مقابل نبوده است و حکم قطعي خودتان و مردمي را که نام مي بريد خواسته ايد در لباس پرسش مطرح کنيد.

    ببخشيد که من متوجه منظورتان نشدم و فکر کردم مي توانم قضاوت متفاوتم را بگويم.

    بيست و دو _ ((در مسئله پنج توضيح دادم که رجوع و استدلال به روايت و حديث کار شما نيست !))

    کار آيت الله وحيد هم نيست؟

    کدام يک از علما نظرشان خلاف اين نظر آيت الله وحيد است؟

    + مسلمان سبز 

    نوزده _ ((؟؟يعني دهها دوربين و خبرنگار و سايت و روزنامه به اندازه يک کليپ مجهول و مغشوش موبايل ارزش خبري و رسانه اي ندارند ؟؟))

    دوربين ها ارزش خبري و رسانه اي دارند. اما متن قانون براي سلامت روند قضايي شرايطي بيش از وجود دهها دوربين با ارزش خبررساني وضع کرده است.

    همچنين درباره کليپ مجهول و مغشوش . اولا خوشحالم که بالاخره آن را ديديد. ثانيا اي کاش از وقايع مسجد لولاگر نيروهاي امنيتي از لحظه آغاز درگيري فيلم با کيفيت داشته باشند و نشان بدهند تا ما تشبث به هر حشيشي نکنيم.

    مثلا درباره کوي دانشگاه فيلم با کيفيت و خوبي پخش شد. ان شاء الله درباره ديگر وقايع نيز چنين شود تا قضاوت هر يک ما بيش از پيش به صحت مقرون شود و اگر اشتباهي در قضاوتمان هست اصلاح شود.

    عجالتا بنده براي قضاوت همان فيلم مجهول و مغشوش را معيار قرار مي دهم.

    در مقابل شما هم اگر فيلم مجهول و مغشوش از آغاز درگيري توسط سبزها نشان دهيد ما قبول مي کنيم.

    + مسلمان سبز 

    هشت _ ((نه ! قرار نيست مدعي نباشيد اما نه تا اين حد ...))

    براي من حد و حدود تعيين نکنيد. من به اندازه اي که بتوانم از ادعايم دفاع کنم ادعا مي کنم . شما هم بهتر است به جاي تعيين حد و حدود دليل من را نقد کنيد.

    نه _ ((همه رسوايي ها و قانون شکني هاو هتک حرمتها و تخريب اموال و ضايع کردن وقت و فرسودن روح و روان و آرامش مردم را به هيچ مي گيريد))

    اصلا مسئله مورد مناقشه همين است و من و شما در اين موارد داراي اختلاف نظر هستتيم. اگر قرار بود در پيش فرض با شما مشترک باشم که اصلا بحثي شکل نمي گرفت.

    ده _ ()(کدام يک از فعاليت هاي شما قانوني بوده ؟ کدام يک از تجمع هايتان ؟))

    همه تجمعات ما مقابل اصل بيست و هفت قانون اساسي بوده است. يعني نه مسلحانه بوده است و نه مخل به مباني اسلام.

    يازده _ ((کدام يک از خواسته هايتان ؟))

    خواسته هاي ما در بيانيه هاي آقايان موسوي و کروبي آمده است. شما مدعي هستيد غيرقانوني است؟

    البينه علي المدعي

    + مسلمان سبز 

    دوازده _ ((شما اگر دغدغه قانون داشتيد به قضاوت روشن و منطقي مراجع قانوني تن مي داديد !))

    نگاهي به ماده 73 قانون انتخابات رياست جمهوري بياندازيد مي بينيد که مرجع قانوني مورد استناد شما خود در مضان اتهام و بلکه جرم است.

    سيزده _ ((با دروغ و قانون شکني نمي توان ادعاي صداقت و اقامه قانون داشت !))

    دقيقا موافقم

    چهارده – ((به اين افکتها علاقه بسياري داريد !))

    دقيقا کدام جمله يا واژه من مصداق علاقه به افکتهاي احساسي است. بفرماييد تا از تکرازرش بپرهيزم. اما صرفا به گفتن شما که نمي توانم اين اتهام را در حق خود صادق بدانم.

    پانزده _ ((خبرنگاران کدام رسانه ها در دادگاه حضور داشتند ؟؟ همه رسانه ها !))

    خلاف به عرضتان رساندند. روزنامه هاي اصلاح طلب خبرنگاري در آن جلسات نداشتند.

    + مسلمان سبز 

    شانزده _ ((حالا شماحتما مي خواهيد که خبرنگار فلان سايت بسته شده که خودش متهم است و پرونده دارد هم در دادگاه مي بود که نبوده ؟؟))

    خير. حرف در دهان من نگذاريد.

    هفده _ ((؟؟ضمنا چطور است که تا بحث مسجد لولاگر مي شود همه مي آيند و لينک کليپ موبايل مي دهند))

    شما ادعايي درباره اين مسجد مطرح کرده ايد. طبيعي است که بايد انتظار داشته باشيد اگر فيلمي در اين زمينه هست نشان داده شود. چرا شما فکر مي کنيد حق داريد سخني بگوييد که ديگران حق نقد آن را نداشته باشند؟

    هجده _ ((اما نوبت دادگاه که مي شود باءک تجرّ و بائي لا تجر ؟؟))

    درباره دادگاه هم ايضا به همين ترتيب. قانون شرايطي براي وضع دادگاهها گذاشته است و دقيقا در موقع اختلاف است که بايد قانون را ملاک قضاوت قرار دهيم.

    هر چند قانون به مذاق من يا شما خوش نيايد و استناد به آن را نادرست بدانيم.

    + مسلمان سبز 

    يک _ ((من نگفتم شما م.ن هستيد ! چرا هول شديد جانم ؟؟))

    هول شدم؟ شما پرسيديد سودش چيست من هم عرض کردم سود احتمال اش را. بايد هول شوم؟

    دو _ ((من فقط گفتم آدرس آي پي شما دو نفر يکي است !!!!))

    قبلا گفتيد شبيه است. به هر حال اميدوارم شک برطرف شده باشد. اگر هم نشده است که خب نيازي نيست به اين مسئله بي فايده بپردازيم. نهايتش را عرض کردم.

    سه _ ((دو ) دوم را هم لابد من سانسور کرده ام ! نه ؟؟))

    خير . در گذاشتن اعداد اشتباه کردم.

    + مسلمان سبز 

    چهار _ ((سه ) وااااااي ! چه اعتماد به نفسي !!))

    قرار است در بحث با شما در موضع ضعف باشيم؟ قرار است شما طلبکار باشيد و ما کم اعتماد ؟

    پنج _ ((ضمنا من نخواستم به بحثمان افکت احساسي بدهم !))

    وااااي!!!!! جان. عزيزم! چرا هول شديد؟ چه اعتماد به نفسي!!!!!!

    اينها همه گزاره هاي منطقي قابل نقد هستند يا افکت هاي احساسي؟

    شش _ ((اين دقيقا خود شما بوديد که اظهار تاسف کرديد از اينکه نوشته هايتان به دست من نرسيد !!))

    من از فرآيند کامپيوتري منجر به نرسيدن نظراتم اظهار تاسف کردم.

    اما شما براي من اظهار تاسف مي کنيد.

    خيلي فرق دارد.

    اگر من مي گفتم از نرسيدن پيامم خوشحالم آن وقت در جواب اظهار خوشحالي مي کرديد؟

    هفت _ ((ششم ) خب ؟؟))

    خب قانون نقض شده است. همين. پاسخي بود به تعجب زائد الوصف شما.


    + فرامرز 

    اومدم در مورد حاتمي کيا بحث کنم ولي ظاهرا شما مشغول بحثهاي نه چندان مفيد سياسي هستيد

    يا حق

    پاسخ

    من هم دوست دارم در مورد موضوع پست بحث كنيم ولي اين دوستمان در مورد موضوعات مورد علاقه شان اصراردارند كه ... بهر حال شما هم اگر مطلبي در مورد موضوع پست و حاتمي كيا مي فرموديد فتح بابي مي شد و بحثي شروع مي شد !
    + شاهين شرق 


    سلام حاجي جون

    بيکاري وقتتو ميذاري با اين سبزکها حرف ميزني قربونت برم ؟

    اينها اگه ميخواستند حرف توي گوششون بره که اصلا سبزک نميشدن !

    پاسخ

    سلام ...

    سلام

    به روز نميكنيد؟

    پاسخ

    سلام ... به زودي !
    + مسلمان سبز 

    ده _ ((اينها هيچ کمکي به فراموشانيدن اين مسائل از ذهن مردم يا تلويث قضيه نمي کند ... هيچ کمکي !))

    مي بينيد که من نه تنها چيزي را فراموش نکرده ام بلکه در ياد دارم.

    اما بياييد هيچ چيز را فراموش نکنيم. چرا فقط دادگاه علني سهم کساني شد که اعتراف کردند؟

    پاسخ

    ده ) ببخشيد شما چه چيز را فراموش نکرده ايد ؟ تعظيم شعائر روز عاشورا را ؟ يا تخريب و آتش زدن اموال عمومي و بيت المال را ؟ منظور من فرموش کردن شما نبود ! منظور من اين بود که مردم به اين توجيها و محمل تراشي هاي عبث ، مسائل را گم نميکنند و از ياد نمي برند ! عرض كردم كه به جدل علاقمنديد !!
     <      1   2   3   4   5    >>    >