سلام عليکم آقا محمد
اولين بار بود که به وبلاگ شما سر مي زنم. قشنگ و بامحتوا مي نويسيد.
زياد بنويسيد...
سلام استاد
کم پيداييد . منتظر راهنماييهاتون هستيم
سلام آقا محمد!
عاليه که داريد دوباره مينويسيد... خيلي خوشحالم
در مورد حاتمي کيا بايد بگم که: از نظر هنري شايد در کارنامش سراغ موضوعات جديد رفته باشه، ولي قطعا از او ديگه شاهکاري نخواهيد ديد، چون اون ديگه از روش خودش پيروي نميکنه!
حاتمي کيا براي روش خاص خودش يه استاد بود، اما شما روايت به رنگ ارغوان رو به خاطر بياريد... در حد يک فاجعه، بدون هيچ نقطه قوتي و عطفي، تنها و تنها هدر دادن وقت بود!!!
ساختار و محتوا تمام اون چيزي نيست که حاتمي کيا رو حاتمي کيا کرده ، اصالت موضوع اثر، در کارهاي حاتمي کيا امضاي اصلي کارهاي او بوده، چيزي که الان ديگه وجود نداره و قرباني به اصطلاح روايات اجتماعي ايشون شده..
عيبي نداره که حاتمي کيا حرفهاي جديد بزنه ولي آيا آژانس اون قديمي بود و به رنگ ارغوان يا دعوت موضوعات کاملا جديدي بودند؟!!!
يادم نميره که وقتي داشتم فيلم دعوت رو با دوستم تو سالن سينما بهمن ميديدم ،دختري که تو رديف جلوي ما نشسته بود بعد 20 دقيقه به زور دست دوست پسرش رو گرفت و بهش گفت خيلي زشته، خجالت ميکشم ، بيا بريم!!! ... اين در حالي بود که سمت ديگه سالن پر از پسرهاي تو سن و سال دبيرستان(تين ايج) بود که با هر ديالوگ فيلم سوت ميکشيدن و حرفهاي رکيک ميزدن، چون نحوه پرداخت و ديالوگهاي نافرم فيلم ،براي اونها واقعا موجبات تفريح اون هم از نوع سخيفش رو فراهم کرده بود، کار به جايي رسيد که يه مرد ميانسال که با خانوم و دخترش اومده بود اول بهشون تذکر داد ولي بعد با اعتراض از متصدي خواست اونها رو بيرون بندازه..
اينجا بود که دلم براي حاتمي کيا سوخت... خيلي سوخت...
بهش پيشنهاد ميکنم عوض رفتن به جشن هاي خانه سينما و خنديدن با آدمهايي که اصلا از جنس شون نيست و عکس يادگاري گرفتن با آقايون و خانمهايي که اگه پشتشو به اونها بکنه دست به خنجر ميبرن، يه سري به گلزار شهدا بزنه تا دلش جلا پيدا کنه ... تا يادش بياد کي بوده...که از کجا اومده؟!
احساس ميکنم اصلا مطالعه جهاني نداره و نميبينه تو دنيا چه خبره، بايد بره از “جي. جي. آبرامز” ياد بگيره و شاگرديشو بکنه...!!!”
اگرم خسته شده، خوب بذاريد فيلماش رو بسازه، چون به طرز عجيبي از تمام فيلماش بوي کهنه گي مياد، بوي پيري، .....بوي محافضه کاري ميانسالي!!!
خوشحالم که شما هنوز بهش اميدواريد. اما من ديگه از حاتمي کيا انتظار معجزه هاي سينماييش رو ندارم.
براش دعا ميکنم که خداوند بازگشت به روزگار وصلش رو تعجيل کنه!!!
همين.
سلامکليپي جديد براي بحرين
با افتخار دعوتيد،به شرط نشر آن!!!http://9dai.blogfa.com/post-37.aspx
سلام حاجي
اومدم آدرس جديدم رو بدم
http://yekzaneziba.persianblog.ir/
سلام عليكم
به روزم و منتظر
ياعلي
فيلمهاي حاتمي كيا رو چندان نميپسندمبا اين كه فيلمهايي ازش كه به سن و سالم قد ميدادن رو موقع اكران ديدمو در واقع به احترام فيلمسازي كه فيلمهاش رو دوست نداشتم رفتم سينمااما شديدا با حرفتون مخالفمبه نظرم گير حاتمي كيا اينه كه صادقه!اين براي يه هنرمند(والبته يه انسان) خيلي مهمهاونقدر صادق كه انكار نميكنه اين تغييرواگرچه بهش افتخار هم نميكنه ولي به مخاطبش نميگه من فيلم خوب ميسازم تو نميفهميميگه من ناچارم جوري بسازم كه تو بفهمي!!
نميدونم چقدر باهام موافقيداينكه نسل من(منِ 27 ساله)نميتونه درك كنه همون فيلمايي كه شما نام برديد رودرك حسيميبينهفوقش احترام ميذارهولي نميفهمههمون چيزي كه براي پدرها و مادرهاي ماها از اون فيلمها يعني عشقواسه نسل من يعني شعارالبته نميگم خوبه يا بددر اين كه نسل من طلبكار و كم مطالعه س هم شكي نيس
ولي باور كنيد فيلمسازي مثل حاتمي كيا چاره اي نداره جز اينطور ساختنچاره نداره...